اکران یک فیلم ایرانی در سینماهای آلمان زیر سایه کرونا

توریست مالزی – فیلم بلند “یلدا” به کارگردانی مسعود بخشی در آلمان و پس از آن در چند کشور دیگر اکران می‌شود. این فیلم، داستانی عاطفی در باره حکم...
توریست مالزی – فیلم بلند “یلدا” به کارگردانی مسعود بخشی در آلمان و پس از آن در چند کشور دیگر اکران می‌شود. این فیلم، داستانی عاطفی در باره حکم اعدام و قصاص و بخشش در ایران است و یکی از معتبرترین جایزه‌های سینمایی جهان را کسب کرده است.

به گزارش دویجه وله، مسعود بخشی نخستین سینماگر ایرانی نیست که حکم اعدام، دیه و بخشش را دستمایه فیلم سینمایی خود می‌کند. از نمونه‌هایی که پیش‌تر توجه مخاطبان را به خود جلب کردند می‌توان به سه‌گانه ایرج قادری (“می‌خواهم زنده بمانم”، “سام و نرگس” ، “محاکمه “)، “دهلیز”، بهروز شعیبی، “شهرزیبا”ی اصفر فرهادی و “انتهای خیابان هشتم” علیرضا امینی اشاره کرد.

آنچه که فیلم “یلدا” را از دیگران جدا می‌کند، قالبی است که نویسنده و کارگردان برای روایت داستان انتخاب کرده: یک رئالیتی‌شو تلویزیونی. پیش از آغاز فیلم، دادگاه زن جوانی به نام مریم کمیجانی (صدف عسگری) را به اتهام قتل شوهرش ناصر ضیا به مرگ محکوم کرده است.

مریم در شب یلدا، یکی از معروف‌ترین جشن‌های باستانی ایرانیان، به برنامه زنده تلویزیونی “لذت عفو” دعوت شده تا پس از گفت‌وگو با مونا ضیا (بهناز جعفری) که تنها دختر مقتول و “ولی دم” است، تقاضای بخشش کند. گام به گام متوجه می‌شویم که پدر مریم، راننده مقتول بوده است و به این ترتیب، آنها از نظر طبقاتی در یک سطح نیستند. مونا سال‌ها چنین وانمود کرده است که مریم را مثل خواهر خودش می‌داند اما وقتی که مریم به عقد موقت پدرش درمی‌‌آید و از او حامله می‌شود، “خواهری” را فراموش می‌کند و بر اعدام مریم اصرار می‌ورزد. اینجاست که به یک موضوع اجتماعی دیگر هم اشاره می‌شود: صیغه و نتایج آن.

پهلوزدن دو “واقعیت”
تنها لوکیشن فیلم یک استودیو تلویزیونی است، جایی پر زرق و برق، محل برگزاری رئالیتی شو “لذت عفو”. فضای استودیو، شکل و شمایل و حرکات گرداننده و کف‌زدن‌های تماشاچیان یک برنامه سرزنده را القا می‌کنند. آنچه که در پس این شوی زنده نهفته، بیانگر واقعیتی دیگر است: واقعیت زندگی مریم، یعنی زندان و حکم اعدام و عذاب وجدان و نگاه سرزنش آمیز دختر مقتول. این رئالیتی‌شو یادآور برنامه زنده تلویزیونی “ماه عسل” است که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۷ در ماه رمضان و پیش از افطار از شبکه سه تلویزیون دولتی ایران پخش می‌شد.


مستند در فیلم داستانی
مسعود بخشی از سینمای مستند به فیلم داستانی روی آورده اما در “یلدا” هم از مستندسازی دست برنداشته است: پیش از آغاز گفت‌وگوی مجری با مریم و مونا، برای آشنایی ببیندگان تلویزیون با پیشینه مریم، مستندی گزارشی پخش می‌شود.

مستندی که به گفته مریم “واقعیت” ندارد بلکه در آن برای جذب تماشاچی دروغ‌پردازی شده است.

کارگردان از این طریق، یعنی با استفاده از یک فوتورُمان، نیاز خود به فلش‌بک را برطرف کرده است.

در این مستند گزارشی متوجه می‌شویم که مریم قربانی تنگدستی خانواده و “مدیون بودن” پدر و مادرش به آقای ضیا شده و “بله” را برای ازدواج موقت با مردی مسن‌تر از پدرش گفته است.

در آنجا نگاه اطرافیان به مریم و ازدواجش هم منعکس شده است. یکی می‌گوید: «آقای ضیا می‌تونه نیازهای زیر خاکستر مانده مریم را شعله‌ور کنه» و دیگری یادآور می‌شود که آنها «به هم نمی‌خوردند، حتی من فکر می‌کردم دخترشون باشه».

بعد هم به روز حادثه می‌رسند و این که چگونه مریم شوهر موقت خود را “به قتل” رسانده است. او همواره تاکید می‌کند که ناخودآگاه او را “به پایین” پرت کرده و آنقدر “شوکه” بوده که نمی‌دانسته چه باید کرد. در لابلای این مستند گزارشی و گفت‌وگوی گرداننده برنامه با “مقصر” و “ولی دم” آگهی‌های تبلیغاتی و قطعات موسیقی پاپ پخش می‌شود و به برنامه حال و هوایی می‌دهد که از برنامه‌های تفریحی تلویزیون می‌شناسیم.

تحت تاثیر رابرت وایز
مسعود بخشی در مصاحبه‌ای گفته است، موضوع فیلم بخشش است و دعوت به آرامش و حتی اگر بخشش هم ممکن نیست، تحمل دیگری. او فضای استودیوی تلویزیونی را به این دلیل انتخاب کرده است که بتواند داستان فیلم را “در یک موقعیت محدود زمانی و مکانی” تعریف کند و با وجود این “خسته‌کنند نباشد”.

بخشی همچنین گفته است که در دوران نوجوانی فیلم “می خواهم زنده بمانم” به کارگردانی رابرت وایز را دیده و به‌شدت تحت تاثیر آن قرار گرفته و اثرات آن فیلم در “یلدا” هم نمایان است. “می‌خواهم زنده بمانم” یکی از فیلم‌های تاثیرگذار در زمینه نقد مجازات اعدام و قوانین آن دوران ایالات متحده به‌شمار می‌رود.

مهم‌ترین تفاوت “می‌خواهم زنده بمانم” با “یلدا” این است که قهرمان داستان فیلم آمریکایی (با بازی ماندگار سوزان هیوارد) زیر فشار ناشی از حکم اعدام خرد می‌شود، اما مریم تا آخر استوار می‌ماند و اگر هم از خود در برابر “ولی دم” ضعفی نشان می‌دهد، دلیل دیگری دارد، دلیلی که به صورت یک سورپرایز، جذابیت فیلم را بیشتر می‌کند.

سومین ساخته بلند مسعود بخشی به تهیه کنندگی علی مصفا محصول مشترک ایران، آلمان، فرانسه، سوئیس و لوکزامبورگ است. این فیلم از ششم شهریور توسط شرکت لیتل‌دریم (Little Dream Entertainment) در آلمان اکران شده و پس از آن در سینماهای لوکزامبورگ، اتریش، سوئیس، فرانسه، ایالات متحده و چند کشور دیگر به پرده می‌رود.

“یلدا” جایزه بزرگ داوران جشنواره ساندنس آمریکا را به خود اختصاص داد و در هفتادمین جشنواره جهانی برلین (برلیناله) و چند جشنواره دیگر نمایش داده شد.

بازیگران: صدف عسکری (مریم کمیجانی)، بهناز جعفری (مونا ضیا)، فرشته صدرعرفایی (مادر مریم)، آرمان درویش (امید)، بابک کریمی، فروغ قجابگلی، فرشته حسینی، زکیه بهبهانی، فقیهه سلطانی، بهرام افشاری.

پاسخی ارسال کنید

*

*

20 − 8 =

آخرین اخبار

زیر آسمان کوالالامپور

^
error: Content is protected !!