تفــاوت دو نسل معتــرض

توریست مالزی – فوت مهسا امینی دختر جوانی که ساعاتی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد جان خود را از دست داد، ‌اعتراضات گسترده‌ای را در کشور رقم زد...
توریست مالزی – فوت مهسا امینی دختر جوانی که ساعاتی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد جان خود را از دست داد، ‌اعتراضات گسترده‌ای را در کشور رقم زد که مطابق معمول همه اعتراضات پرچم‌داران آن جوانان بودند. با این حال این اعتراضات به لحاظ رده سنی معترضان تفاوت‌هایی نیز با اعتراضات گذشته داشت، به این معنا که این‌بار نوجوانان نیز پا به میدان گذاشتند، خواسته‌های‌ خود را فریاد زدند و پیگیر مطالبات جامعه شدند. این جوش و خروش جوان‌ترین افراد جامعه اما با برخوردهایی مواجه شد و تعدادی از جوانان، ‌دانشجویان و حتی دانشجویان با بازداشت مواجه شدند.

هم میهن در گفت‌وگو با عالیه شکربیگی جامعه‌شناس: در این بین آنچه مغفول ماند آن بود که گروه سنی موسوم به نسل«Z» به دلایل متعددی در بیان مطالبات خود صریح‌تر هستند. از طرف دیگر این گروه ترس چندانی ندارند، کما اینکه در سال‌های گذشته و به‌ویژه طی دو، سه سال اخیر بارها شاهد انتشار اخباری از خودکشی این افراد متعلق به این گروه سنی به دلیل فقر خانواده، عدم تفاهم با خانواده و… بوده‌ایم. ‌قطعا نسلی که به راحتی خود را تمام می‌کند و آنقدر تحت فشار بوده است که گویا چیزی برای از دست دادن ندارد، از مرگ و زندان و تنبیه هراس کمتری به خود راه می‌دهد.

اما سویه دیگر این ماجرا موضوع ترسو خواندن یا بی‌عرضه خواندن نسل‌های گذشته و به‌ویژه نسل دهه ۶۰ توسط برخی افرادی است که احتمالا تحلیل درستی از شرایط زندگی و مطالبات این دهه نداشتند. نسلی که اتفاقا آغازگر تغییر سبک زندگی در کشور، ‌تغییر برخی هنجارها و حتی مطالبه‌گری در این موارد بودند و تا به امروز نیز در قالب معلم، پرستار، کارگر و… بارها در خیابان‌ها دست به اعتراض زده‌اند. نسلی که آغازگر اولین اعتراضات خیابانی در سال ۱۳۷۸ بود. در واقع بسیاری از مطالباتی که امروز در اعتراضات بیان می‌شود خواسته‌های انباشته این نسل نیز هست؛ خواسته‌هایی که بعضی از آنها در اعتراضات سال‌های مختلف بیان شدند و برخی نیز به دلیل نبود شرایط مقتضی در آن زمان مسکوت ماندند. با این حال نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ برخلاف نسل‌های پیش‌تر به فرزندان خود اجازه و جسارت دفاع از حقوق خود و بیان مطالبات‌شان را دادند و در بسیاری موارد و حتی در این اعتراضات از این نسل حمایت کردند. درباره تفاوت نسل‌‌‌های دهه ۸۰ و ۹۰ موسوم به نسل «Z» با عالیه شکربیگی، ‌جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده‌ایم.

تفاوت‌های نسل جنگ و نسل فضای مجازی
عالیه شکربیگی، جامعه‌شناس دراین‌باره به هم‌میهن گفت:«حقیقت آن است که همه نسل‌ها از متولدین دهه‌های ۳۰ و ۴۰ تا دهه‌‌های ۷۰ و ۸۰ هربار در تحولات و مطالبات نقش خود را ایفا کرده‌اند. به عنوان مثال در حوادثی که ناشی از انتقاد مردم نسبت به برخی از عملکردهای مسئولان بود، از جمله در سال‌های ۱۳۸۸، دی‌ماه ۱۳۹۶، آبان‌ماه ۱۳۹۸ و شهریور‌ماه ۱۴۰۱، ‌همواره همه نسل‌ها حضور داشته‌اند. در حوادث اخیر نیز ما شاهد حضور همه نسل‌ها بوده‌ایم، اما حضور نسل دهه ۸۰ بیش از همه پررنگ‌تر بود. چابکی و جسارتی که در میان دهه‌های ۶۰ و۷۰ وجود داشت، به‌صورت ویژه در میان دهه هشتادی‌ها پررنگ‌تر بود.»

وی درمیان تفاوت میان نسل‌های متولد دهه ۶۰ و ۸۰ اظهار کرد:«دهه ۵۰ و ۶۰ و به‌ویژه دهه ۶۰ به نوعی برایند جنگ بودند و در دوران خردسالی خود موشک‌باران و حوادث ناشی از جنگ را تجربه کردند. می‌توان گفت دهه ۶۰ بیش از همه نسل‌ها با سختی مواجه شد و به‌همین علت نیز نسلی توانمند شدند که تلاش داشتند زندگی خود را تغییر دهند. علاوه بر این، این گروه شاهد سختی‌های زندگی والدین خودشان مانند جنگ، تحولات سیاسی و مشکلات اقتصادی خاص آن دوران بودند و از همین رهگذر یاد گرفتند و تمرین کردند که با مشکلات خاص زمان خود دست‌وپنجه نرم کنند. این در حالی است که نسل دهه هشتاد نسلی رسانه‌ای است که دنیای واقعی آن‌ها فضای مجازی بوده و این فضا برایشان واقعی‌تر از جهان واقعی است. این نسل با کلیک کردن در شبکه‌های اجتماعی روز خود را آغاز می‌کنند که این مسئله مهم‌ترین تفاوت دهه‌هشتادی‌ها با دهه شصتی‌‌ها و دهه هفتادی‌ها است.»

این جامعه‌شناس اضافه کرد:«با توجه به لزوم به‌کارگیری گوشی‌های هوشمند در دوران کرونا دهه‌هشتادی‌ها بیش از هر زمان دیگری به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌های مختلف متصل‌شده و خبر کسب کردند، به‌همین دلیل آگاهی فرزندان این دهه از مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه‌ بیش از نسل‌های گذشته در سنین مشابه است. از طرف دیگر این نسل با بازی‌های کامپیوتری بزرگ شد و مرگ و زندگی را در این بازی‌ها تمرین کرد، یعنی آنقدر در این بازی‌ها می‌باخت تا بالاخره به پیروزی می‌رسید. حالا این نسل آنچه که در بازی‌های کامپیوتری آموخته است را به صورت عینی در زندگی واقعی و در همین تجمعات اعتراضی پیاده می‌کنند؛ به‌نحوی که برای نمایش دادن خود و خواسته‌هایش در فضای زندگی به صورت پررنگ‌تری عمل می‌کنند.»

این استاد دانشگاه با اشاره به تجمعات اعتراضی می‌گوید:«براساس تحقیقی که این روزها داشته‌ام، بیشتر مشارکت‌کنندگان در این تجمعات حدود ۲۲ تا ۲۷ سال سن داشته‌اند، اگرچه سایر نسل‌ها هم در این تجمعات حضور داشته‌اند. بنابراین با توجه به اینکه این نسل بارها شکست تا رسیدن به پیروزی را در بازی‌های خود تمرین کرده است، می‌تواند انتقادات خود را با استفاده از تجاربی که کسب کرده است پیش ببرد.»

نسل سرخورده اما آگاه
وی اظهار کرد:«از طرف دیگر دهه‌شصتی‌ها به دلیل جنگ و عوارض مختلف آن بر خانواده بیش از دهه هشتادی‌ها درگیر مسائل خانواده و در دل خانواده بودند. به همین دلیل نسل دهه شصت نسبت به مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی تامل می‌کرد، این‌درحالی است که دهه‌هشتادی‌ها نسلی آنلاین هستند که بیش از حضور در خانواده با شبکه جهانی در ارتباط هستند و با مشکلات به شیوه بازی‌های کامپیوتری برخورد می‌کنند و برای رسیدن به خواسته‌‌هایشان خود را آماده باخت و حتی مرگ کرده‌اند.»

این جامعه‌شناس با بیان اینکه این نسل بیشتر در سطح حرکت می‌کند، اضافه کرد: «به عنوان مثال بچه‌های این نسل اگر بخواهند خبرها را بخوانند، فرصت خواندن گزارش‌های طولانی را ندارند. ‌از طرف دیگر این نسل خانواده خود را غرق در مشکلات اقتصادی، اجتماعی و… دیده و حتی شاهد مشکل اقتصادی فرزندان بزرگ‌تر خانواده بوده‌ است، بنابراین، این نسل امیدی به آینده ندارد و در ناامیدی رشد کرده است. این نسل مسبب همه ناامیدی‌های خود را ساختارها و هر آن کسی می‌داند که به نوعی مسئولیت اقتصادی، ‌اجتماعی و فرهنگی در جامعه داشته است، اما ناکارآمده بوده و نتوانسته‌ با مردم ارتباط برقرار کند. بنابراین نسل دهه هشتاد همه را از بیخ و بن رد کرده و نمی‌خواهد.»

وی با تاکید براینکه نسل دهه هشتاد از حاشیه به متن آمده است، اظهار کرد:«قبل از اعتراضات اخیر ما شاهد حضور بازنشسته‌ها، معلمان، کارگران و… برای حقوق‌شان بودیم، این نسل در دل همین خانواده‌ها رشد کرده‌اند و بزرگ می‌شوند. محتوای آنچه بزرگتر‌های این بچه‌ها می‌گویند سرشار از ناامیدی است، ‌درخانواده امیدی نیست که به آن دل ببندند. بنابراین، این نسل هم در فضای مجازی و هم در در دل خانواده کسب آگاهی می‌کند و در نتیجه در رابطه دیالکتیکی که با جامعه و خانواده پیدا می‌کند متوجه می‌شود که ساختارها مشکل‌ساز هستند و این ساختارها باید به جامعه و مطالبات آن رسیدگی کند، چنانچه امروز این نسل خواهان تغییر است تا بتواند خواسته‌ها و مطالبات خود را دل آن پیش ببرد.»

شکربیگی با بیان اینکه این نسل، هم دچار سرخوردگی هستند و هم آگاهی دارند، گفت:«همانطور که گفتم این گروه بارها شکست و پیروزی را در بازی‌های خود تمرین کرده‌اند، بنابراین امروز بسیار شجاعانه عمل می‌کنند و ترس برایشان معنا ندارد، این نسل می‌خواهد زندگی کند و جامعه را برای خودش بسازد. از طرف دیگر خانواده فرزندان دهه هشتاد توان کمک مالی به آن‌ها را ندارند درحالی‌که خانواده دهه‌شصتی‌ها تا حدودی می‌توانستند از آن‌ها حمایت کنند. بنابراین دهه ۸۰ تنها راه خود را در تغییر می‌داند و کنشگری‌ صادقانه‌ای دارند که همه خواسته‌های خود را صادقانه و به‌راحتی بیان می‌کنند و خواسته‌هایشان برای ساخت زندگی در بستر امید در شعارهایشان هم هست.»

او اضافه می‌کند: «نسل دهه ۷۰، ‌۸۰ و در پاره‌ا‌ی موارد در دهه ۶۰ ما شاهد اختلاف در سلایق و خواسته‌های فرزندان با خانواده هستیم. این نکته هم قابل توجه است که برخی از دهه‌شصتی‌ها در شرایطی قرار گرفتند که هنوز با خانواده زندگی می‌کنند، اما نسل دهه ۸۰ و مواردی ۷۰ چنین چیزی نمی‌خواهد و دوست دارد که استقلال داشته باشد و به همین دلیل علیه هر آنچه که مسبب مشکلات خود می‌دانند شعار می‌دهند.»

دهه شصتی‌ها استقلال اندیشه را به فرزندان خود منتقل کردند
این جامعه‌شناس عنوان کرد:«دهه شصت شاهد جنگ و کشتار ناشی از آن بود و از سوی دیگر در بسیاری از خانواده‌ها والدین به لحاظ مذهبی باورمندتر بودند و به همین دلیل به فرزندان خود هم درباره حجاب و سبک زندگی توصیه می‌کردند، اما نسل دهه شصت به این باور رسید که لباس مساله شخصی است و این را به فرزندان خود منتقل کرد، به‌نحوی که فرزندان این نسل یعنی دهه‌هشتادی‌ها هم امروز چنین اعتقادی دارند، درواقع دهه‌ شصتی‌ها نخواستند فشاری که بر خود احساس می‌کردند به فرزندان‌شان منتقل شود. ‌‌در واقع فشار وارده بر نسل دهه ۶۰ توسط نهادهای فرهنگی و گشت ارشاد و… مانند فشار بریک فنر بود و به همین دلیل دهه شصتی‌ها فرزندان خود را به‌گونه‌ای پرورش دادند که دارای استقلال اندیشه باشند.»

وی با بیان اینکه هر دو نسل ۶۰ و ۸۰ در دل نظام جمهوری اسلامی پرورش یافته‌اند، گفت:«در واقع این شجاعت و کنش دهه‌هشتادی‌ها به نوعی نتیجه برخورد خانواده این دهه نیز بود که به آن‌ها یاد داد تا آنطور که می‌خواهند زندگی کنند، زیرا والدین این نسل سختی زیادی کشیدند و باورهایی که از طریق والدین‌شان به آن‌ها تزریق می‌شد، دیگر در میان دهه‌شصتی‌ها جایگاهی نداشت، به همین دلیل آن‌ها فرزندان‌شان را وادار به داشتن حجاب و… نمی‌کردند. تحقیقات نشان می‌دهد که باورهای مذهبی در پاره‌ای موارد به دلایل مختلف کمرنگ‌تر شده است. از سوی دیگر دهه‌هشتادی‌ها به دلیل حضور مداوم در فضای مجازی در برخی موارد نسبت به والدین خود آگاهی بیشتری دارند.»

شکربیگی افزود: «هر نسلی نماینده عصر خود است و خواسته‌های نسل خود را نمایندگی می‌کند، بنابراین نمی‌توانیم بگوییم چون من از نسل دیگری بوده و باورهایی دیگر دارم، باید آن را به فرزندانم تزریق کنم. در بسیاری موارد منجر به شکاف نسلی می‌شود بنابراین خانواده‌ها و سیستم باید اصلاحات را بپذیرند. سختگیری نسبت به حجاب تاکنون نتایج مثبتی به همراه نداشته است، بلکه در مواردی نتیجه عکس داده است. در واقع آنچه امروز رخ داده نتیجه فشارهایی است که بر نسل‌های قبل وارد شده و آن‌ها فرزندانی به دنیا آورده‌اند که اتفاقات این روزها را رقم زده‌اند.

به هر روی مسئولان ما و نهادهای مدیریتی اگر بخواهند با این نسل با خشونت رفتار کنند، مرتکب اشتباه بزرگی شده‌اند. با این نسل باید مدارا و گفت‌وگو کرد.»

پاسخی ارسال کنید

*

*

سه + دوازده =

آخرین اخبار

زیر آسمان کوالالامپور

^
error: Content is protected !!