توریست مالزی
۲۶ اسفند ۱۴۰۰
توریست مالزی – شخصیت و پیشینه«حاجی فیروز»به عنوانِ طلایه داروپیام آورنوروزی قدمتی برابروحتی بیشترازفرهنگ و تمدن ایران زمین دارد.ریشه وخاستگاه این پدیده فرهنگی راهمانا درباورهاواعتقادات توده مردم میتوان جستوجو کرد.ازآنجا که فرهنگ،نخستین گسترهای است که آفرینندگانش نامی از خودبرجای نگذاشته و تاریخی روشن ندارد،حضور متداوم یک نمادفرهنگی،چون حاجی فیروزوجاری بودن آن درروزگارمعاصر، بازتاب روشنی است ازاندیشهها،عواطف،وسنتهای جامعهای که باپیروی ازروش شفاهی ازراه زبان، اشاره ،حرکت ونمایش، آن را فردبه فردونسل به نسل به دیگران منتقل ودربستر تاریخ،آن باورها رابا هنجارهای اجتماعی دیگرمنطبق میسازد ازاینرو شخصیت حاجی فیروز را میتوان برآیند یک اندیشه یا تخیل جمعی دانست که درمسیرتاریخی خوداز سرزمینی به سرزمین دیگرکوچ کرده وروایتی مختلف ولی با هستهای یکسان،پدیدآورده است.
زنده یادمهردادبهار،اسطوره شناس ایران،حاجی فیروز رابازمانده آیین ایزدشهیدشونده دانسته ومراسم سوگ سیاوش رانیزنموداری ازهمین آیین ارزیابی کرده است.چهره سیاه اونمادبازگشت ازجهان مردگان و لباس سرخ او نیز نمادخون سرخ سیاوش وحیات مجدد ایزدشهید شونده وشادی اوشادی زایش دوباره آنهاست که با خود، رویش وبرکت میآورند.مهردادبهار نیزسیاوش رابا ایزد نباتی بومی مربوط میداند. چرا که پس از شهادت سیاوش، از خونش گیاهی میروید.این همان برکت بخشی و رویش است.با این تعابیر،وی معنای دیگری برای نام سیاوش ارائه میدهد.سیاوش را که صورت پهلوی آن سیاوخش وصورت اوستایی سیاورشن است،معمولا به دارنده اسب سیاه یا قهوهای معنا میکنند.اما مهردادبهارباریشه یابی آیین سیاوش،معنای این نام رامرد سیاه یاسیه چرده میداندکه اشاره به رنگ سیاهی است که دراین مراسم برچهره میمالیدندیابه صورتک سیاهی که بهکار میبردند.این مطلب قدمت شگفت آورمراسم حاجی فیروز رانشان میدهدکه به آیین تموزوایشتر بابلی وازآن کهنه تربه آیینهای سومری میپیوندد.
«شیدا جلیلوند صدفی»که برافسانه هبوط ایشتر،ایزدبانوی باروری وزایش دراساطیربین النهرین کارکرده،به نکتهای برخورد کرده که آن را تاییدی برنظریه زنده یاد«مهرداد بهار» میدانند.هر چند روایت جلیلوند با روایت دیگر کمی متفاوت است اماخواندن آن نیز شاید خالی ازلطف نباشد: «ایشتربه جهان زیرین سفر میکندوبرای اودیگر بازگشتی نیست.پس ازفرو شدن ایشتر،زایش و باروری بر زمین باز میایستد خدایان درصدد چاره جویی برمی آیندوسرانجام موفق میشوند آب زندگی را به دست آورند وبر ایشتربپاشند.اما طبق قانون سرای مردگان،ایشتر باید جانشینی برگزیندتااو را به جای خود به جهان زیرین بفرستد.ایشتر شوهرخود،دو موزی، را که از بازگشت او ناخشنود بود،برمی گزیند.جامه سرخ به تن دوموزی میکنند،روغن خوشبو به تنش میمالند،نی لاجورد نشان به دستش میدهند و او را به جهان زیرین میکشانند. دوموزی ایزد نباتی است که با رفتنش به جهان زیرین گیاهان خشک میشوند.پس چاره چیست؟خواهر دوموزی نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان به سر میبردتا برادرش به روی زمین بازآیدوگیاهان جان بگیرند.بالا آمدن دو موزی و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروزی ما ایرانی هاست.درآن هنگام که دوموزی به همراه مردگان بالا میآید وسال نو آغاز میشود،ایرانیان نیز به استقبال فروهرهای مردگان میروند وبرای روانهای مردگان که به خانه و کاشانه خود بازگشته اند،مراسم دینی برگزار میکنند.همزمان بااین آداب ورسوم،حاجی فیروز باجامهای سرخ و چهره سیاه ودایره زنگی دردست،فرارسیدن بهاررانویدمی دهد.آیا این جامه سرخ حاجی فیروز همان جامعه سرخی نیست که بر تن دوموزی کرده اند و وی به هنگام بازگشت به جهان زندگان آن را هنوز بر تن داشته است؟آیا چهره سیاه حاجیفیروز نشان از تیرگی جهان مردگان ندارد؟ و آیا دایره زنگی او و نی لبکی که همراه با او مینوازد، همان نی و سازی نیست که به دست دوموزی داده اند؟» به گفته شیدا جلیلوند، همه این موارد تاییدی است بر نظریه شادروان استاد مهرداد بهار درباره بومی بودن این بخش از آیینهای نوروزی و بهاری. اما آیا میتوان گفت این آیین را بومیان ایران از بین النهرین گرفته بودند؟پاسخ دکتر کتابون مزداپور به این پرسش منفی است.به اعتقاددکترمزداپور تاریخ پژوه واسطورهشناس،مسئله فقط شباهت است.حاجی فیروزمتعلق به آیینهای بومی این سرزمین است.
حاجی فیروز نماد نوشدگی زمین
در سالهای اخیربحث هایی برسرسیاهی صورت حاجی فیروز بوده است که نشان ازناآگاهی گوینده آنان از تاریخ اساطیری این سرزمین دارد.حاجی فیروز نه نمادبرده داری بوده (که هیچ گاه درایران به شیوه ظلم به رنگین پوستان وجود نداشته )و نه نشانه تحقیر آدمی دیگر .حاجی فیروز نشان از دوموزی (ایزد گیاه) دارد که درسرزمین زیرین حبس می شود وبا اسارت او عشق میمیرد،جهان غرق سکوت شده وباروری متوقف میشود .حاجی فیروز همان نماددوموزی است،برخاسته اززمین،برای باروری دوباره زمین.نمادی است ازسنتهای نیک ایرانیان،سنتهایی که درصلح ودوستی وطبیعت دوستی ایرانیان نهفته است.
منبع: تابناک
زنده یادمهردادبهار،اسطوره شناس ایران،حاجی فیروز رابازمانده آیین ایزدشهیدشونده دانسته ومراسم سوگ سیاوش رانیزنموداری ازهمین آیین ارزیابی کرده است.چهره سیاه اونمادبازگشت ازجهان مردگان و لباس سرخ او نیز نمادخون سرخ سیاوش وحیات مجدد ایزدشهید شونده وشادی اوشادی زایش دوباره آنهاست که با خود، رویش وبرکت میآورند.مهردادبهار نیزسیاوش رابا ایزد نباتی بومی مربوط میداند. چرا که پس از شهادت سیاوش، از خونش گیاهی میروید.این همان برکت بخشی و رویش است.با این تعابیر،وی معنای دیگری برای نام سیاوش ارائه میدهد.سیاوش را که صورت پهلوی آن سیاوخش وصورت اوستایی سیاورشن است،معمولا به دارنده اسب سیاه یا قهوهای معنا میکنند.اما مهردادبهارباریشه یابی آیین سیاوش،معنای این نام رامرد سیاه یاسیه چرده میداندکه اشاره به رنگ سیاهی است که دراین مراسم برچهره میمالیدندیابه صورتک سیاهی که بهکار میبردند.این مطلب قدمت شگفت آورمراسم حاجی فیروز رانشان میدهدکه به آیین تموزوایشتر بابلی وازآن کهنه تربه آیینهای سومری میپیوندد.
«شیدا جلیلوند صدفی»که برافسانه هبوط ایشتر،ایزدبانوی باروری وزایش دراساطیربین النهرین کارکرده،به نکتهای برخورد کرده که آن را تاییدی برنظریه زنده یاد«مهرداد بهار» میدانند.هر چند روایت جلیلوند با روایت دیگر کمی متفاوت است اماخواندن آن نیز شاید خالی ازلطف نباشد: «ایشتربه جهان زیرین سفر میکندوبرای اودیگر بازگشتی نیست.پس ازفرو شدن ایشتر،زایش و باروری بر زمین باز میایستد خدایان درصدد چاره جویی برمی آیندوسرانجام موفق میشوند آب زندگی را به دست آورند وبر ایشتربپاشند.اما طبق قانون سرای مردگان،ایشتر باید جانشینی برگزیندتااو را به جای خود به جهان زیرین بفرستد.ایشتر شوهرخود،دو موزی، را که از بازگشت او ناخشنود بود،برمی گزیند.جامه سرخ به تن دوموزی میکنند،روغن خوشبو به تنش میمالند،نی لاجورد نشان به دستش میدهند و او را به جهان زیرین میکشانند. دوموزی ایزد نباتی است که با رفتنش به جهان زیرین گیاهان خشک میشوند.پس چاره چیست؟خواهر دوموزی نیمی از سال را به جای برادرش در سرزمین مردگان به سر میبردتا برادرش به روی زمین بازآیدوگیاهان جان بگیرند.بالا آمدن دو موزی و رویش گیاهان همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروزی ما ایرانی هاست.درآن هنگام که دوموزی به همراه مردگان بالا میآید وسال نو آغاز میشود،ایرانیان نیز به استقبال فروهرهای مردگان میروند وبرای روانهای مردگان که به خانه و کاشانه خود بازگشته اند،مراسم دینی برگزار میکنند.همزمان بااین آداب ورسوم،حاجی فیروز باجامهای سرخ و چهره سیاه ودایره زنگی دردست،فرارسیدن بهاررانویدمی دهد.آیا این جامه سرخ حاجی فیروز همان جامعه سرخی نیست که بر تن دوموزی کرده اند و وی به هنگام بازگشت به جهان زندگان آن را هنوز بر تن داشته است؟آیا چهره سیاه حاجیفیروز نشان از تیرگی جهان مردگان ندارد؟ و آیا دایره زنگی او و نی لبکی که همراه با او مینوازد، همان نی و سازی نیست که به دست دوموزی داده اند؟» به گفته شیدا جلیلوند، همه این موارد تاییدی است بر نظریه شادروان استاد مهرداد بهار درباره بومی بودن این بخش از آیینهای نوروزی و بهاری. اما آیا میتوان گفت این آیین را بومیان ایران از بین النهرین گرفته بودند؟پاسخ دکتر کتابون مزداپور به این پرسش منفی است.به اعتقاددکترمزداپور تاریخ پژوه واسطورهشناس،مسئله فقط شباهت است.حاجی فیروزمتعلق به آیینهای بومی این سرزمین است.
حاجی فیروز نماد نوشدگی زمین
در سالهای اخیربحث هایی برسرسیاهی صورت حاجی فیروز بوده است که نشان ازناآگاهی گوینده آنان از تاریخ اساطیری این سرزمین دارد.حاجی فیروز نه نمادبرده داری بوده (که هیچ گاه درایران به شیوه ظلم به رنگین پوستان وجود نداشته )و نه نشانه تحقیر آدمی دیگر .حاجی فیروز نشان از دوموزی (ایزد گیاه) دارد که درسرزمین زیرین حبس می شود وبا اسارت او عشق میمیرد،جهان غرق سکوت شده وباروری متوقف میشود .حاجی فیروز همان نماددوموزی است،برخاسته اززمین،برای باروری دوباره زمین.نمادی است ازسنتهای نیک ایرانیان،سنتهایی که درصلح ودوستی وطبیعت دوستی ایرانیان نهفته است.
منبع: تابناک
