توریست مالزی
۲۵ مهر ۱۴۰۲
توریست مالزی – جشنواره جهانی فیلم لندن که توسط انستیتو فیلم بریتانیا برگزار میشود – بزرگترین جشنواره بریتانیا و یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی اروپا – امسال شصتوهفتمین دورهاش را جشن گرفت؛ با این حال اما هنوز آنچنان که باید و شاید در جهان جشنوارههای سینمایی بینالمللی جدی گرفته نمیشود.
به کزارش بی بی سی، مهمترین دلیلاش اینکه این جشنواره از ابتدا به شکل «جشنواره جشنوارهها» برگزار شده و در واقع به نمایش فیلمهای جشنوارههای دیگر بسنده کرده است؛ با توجه به این نکته، برگزارکنندگان از چند سال پیش بخش مسابقه را در جشنواره لندن افتتاح کردند تا جایگاه جهانی مهمتری برای این جشنواره دست و پا کنند.
اما عدم نمایش فیلمهای پراهمیت در بخشهای گوناگون مسابقهای این جشنواره – از مسابقه جهانی فیلمهای بلند تا مسابقه فیلمهای مستند، کوتاه و فیلمهای اول – اعتبار لازم را برای این جشنواره به دست نیاورد، به ویژه که تعداد زیادی از این فیلمها نمایش اول جهانیشان را در جشنواره لندن تجربه نمیکنند و پیشتر در جشنوارههای دیگر نمایش داشتهاند. در نتیجه جشنواره لندن کماکان نزد مخاطبانش به عنوان «جشنواره جشنوارهها» اهمیت دارد؛ جایی که میتوان بسیاری از فیلمهای کن و ونیز و برلین و جشنوارههای دیگر را برای اولین بار در لندن تماشا کرد.
و البته برای عشاق سینما در لندن – با وضعیت اکران جهانی بسیار «فقیر» و حتی تعجببرانگیز این شهر – چه چیز بهتر از تماشای «قاتلان ماه شب چهارده» مارتین اسکورسیزی که یکی از بهترینهای او در دهههای اخیر است، یا فیلم شگفتانگیز یورگوس لانتیموس «مخلوقات بیچاره» که به حق شیر طلای جشنواره ونیز را به خانه برد، یا فیلم سهبعدی شگفتانگیز ویم وندرس درباره انسلم کیفر، هنرمند بی نظیر آلمانی که حالا میشد آن را بر روی ابعاد حیرتانگیز پرده سهبعدی آیماکس انستیتو فیلم بریتانیا تماشا کرد.
فیلمهای ایرانی
جشنواره لندن هم در پی اتفاقات یک ساله اخیر ایران، از توجه به فیلمهای داخل ایران که با مجوز ساخته شدهاند خودداری کرده و در عوض به فیلمهای کارگردانان مهاجر و همین طور فیلمهای بدون مجوز در داخل ایران روی خوش نشان داده است.
«پائیز شیدا» – در پخش جهانی «شیدا» نام دارد – مهمترین حضور سینماگران ایرانی در جشنواره امسال بود؛ اولین فیلم نورا نیاسری که در استرالیا ساخته شده و داستان زندگی خود فیلمساز به عنوان یک کودک در دهه نود میلادی را روایت میکند، جایی که مادرش از خشونت خانگی شوهرش گریخته و به یک مرکز نگهداری از زنان روی آورده است. زر امیرابراهیمی در نقش این زن – که شیدا نام دارد – یکی از بهترین بازیهایش در سالهای اخیر را رقم میزند که متفاوت از دیگر نقشهای او طی یکی دو سال اخیر است.
به نظر میرسد که فیلم به راحتی میتوانست در دام شعارهای فمینیستی علیه مردان بیفتد، اما فیلمساز با هوشمندی از لبه تیغ میگذرد و بیش از آن که سعی داشته باشد تصویری احساساتی از ماجرا ارائه دهد، بدون اغراق در شخصیت مرد ماجرا، دنیای درونی یک زن و رابطهاش را با یک بچه میکاود و به رغم ضعفهای فیلم اول، تماشاگر را به راحتی با خود همراه میکند و پایان درخوری را رقم میزند.
شیرین نشاط، سینماگر و هنرمند برجسته هم با تازهترین فیلم/ویدئو آرت خود در جشنواره لندن حضور دارد؛ فیلمی به نام «خشم» که در دو پرده رو در روی هم، تنهایی و اسارت یک زن در دستان نیروهای امنیتی را روایت میکند؛ تجاوزی علیه حقوق زن که به یک شورش اجتماعی شاعرانه منجر میشود. فیلم که به طریقه سیاه و سفید ساخته شده، ادامهای است بر دنیای زنانه نشاط که این بار در آن بدن زن آشکارا محوریت بیشتری دارد و برای اولین بار این هنرمند روایتگر بدن برهنه است.
سودابه مرتضایی دیگر فیلمساز ایرانی مهاجر است که با فیلمی به نام «اروپا»، محصول مشترک اتریش و بریتانیا در بخش مسابقه جشنواره لندن شرکت دارد. فیلم اما دستمایهای به شدت تکراری (تلاش محلیها برای حفظ زمینهایشان) را با زبانی ابتدایی تصویر میکند و در نهایت فیلمی توریستی/تبلیغی درباره آلبانی به نظر میرسد. این فیلم پیشتر در جشنواره سارایوو به نمایش درآمده بود.
در بخش مسابقه فیلمهای مستند هم فیلمی از ایران هست: «سلولوئیدهای زیرزمینی» ساخته احسان خوشبخت، درباره احمد جورقانیان، فیلمباز معروف که در تمامی سالهای بعد از انقلاب یک تنه نسخههای سیوپنج میلیمتری و شانزده میلیمتری فیلمها را دور از چشم دولت جمع آوری و نگهداری میکرد. تصاویری از این آرشیوهای مخفی جورقانیان به همراه مصاحبهای کوتاه با او، به شکل فیلم مستند عرضه شده است.
«آیههای زمینی» دیگر فیلم ایرانی است که در داخل ایران ساخته شده اما مخالفت مسئولان سینمایی را برانگیحته است؛ فیلمی که اولین بار در جشنواره کن نمایش داده شد و تهیهکننده و یکی از کارگردانان فیلم – علی عسگری – به محض بازگشت با مشکلات متعددی روبرو شد؛ از جمله ممنوعالخروجی و بازحوییهای مکرر. فیلمی که در چند پرده – با دوربینی ثابت – به اتفاقات و مشکلات سیاسی/اجتماعی جامعه امروز ایران میپردازد.
فیلم کوتاه «ریزو» ساخته آزاده نوایی هم در فضایی ساده جهان یک دختر بچه هشت ساله را روایت میکند که معنی و مفهوم حجاب را نمیفهمد و خیلی طبیعی و انسانی میخواهد موهایش در عکس دیده شود.
اما عشاق اروپایی سینمای ایران حالا میتوانستند نسخه ترمیم شدهای از یک فیلم کمتر دیده شده از تاریخ سینمای ایران را به تماشا بنشینند: «غریبه و مه»، فیلم دیدنی بهرام بیضائی که به قول خودش پیشگوییای است از انقلاب؛ و چه پیشگویی حیرت انگیزی: جایی که غریبههایی غیرانسانی، وحشیانه حمله میکنند تا هر نوع تمدن و دستاورد بشری را از بین ببرند.
محمد عبدی – منتقد فیلم
به کزارش بی بی سی، مهمترین دلیلاش اینکه این جشنواره از ابتدا به شکل «جشنواره جشنوارهها» برگزار شده و در واقع به نمایش فیلمهای جشنوارههای دیگر بسنده کرده است؛ با توجه به این نکته، برگزارکنندگان از چند سال پیش بخش مسابقه را در جشنواره لندن افتتاح کردند تا جایگاه جهانی مهمتری برای این جشنواره دست و پا کنند.
اما عدم نمایش فیلمهای پراهمیت در بخشهای گوناگون مسابقهای این جشنواره – از مسابقه جهانی فیلمهای بلند تا مسابقه فیلمهای مستند، کوتاه و فیلمهای اول – اعتبار لازم را برای این جشنواره به دست نیاورد، به ویژه که تعداد زیادی از این فیلمها نمایش اول جهانیشان را در جشنواره لندن تجربه نمیکنند و پیشتر در جشنوارههای دیگر نمایش داشتهاند. در نتیجه جشنواره لندن کماکان نزد مخاطبانش به عنوان «جشنواره جشنوارهها» اهمیت دارد؛ جایی که میتوان بسیاری از فیلمهای کن و ونیز و برلین و جشنوارههای دیگر را برای اولین بار در لندن تماشا کرد.
و البته برای عشاق سینما در لندن – با وضعیت اکران جهانی بسیار «فقیر» و حتی تعجببرانگیز این شهر – چه چیز بهتر از تماشای «قاتلان ماه شب چهارده» مارتین اسکورسیزی که یکی از بهترینهای او در دهههای اخیر است، یا فیلم شگفتانگیز یورگوس لانتیموس «مخلوقات بیچاره» که به حق شیر طلای جشنواره ونیز را به خانه برد، یا فیلم سهبعدی شگفتانگیز ویم وندرس درباره انسلم کیفر، هنرمند بی نظیر آلمانی که حالا میشد آن را بر روی ابعاد حیرتانگیز پرده سهبعدی آیماکس انستیتو فیلم بریتانیا تماشا کرد.
فیلمهای ایرانی
جشنواره لندن هم در پی اتفاقات یک ساله اخیر ایران، از توجه به فیلمهای داخل ایران که با مجوز ساخته شدهاند خودداری کرده و در عوض به فیلمهای کارگردانان مهاجر و همین طور فیلمهای بدون مجوز در داخل ایران روی خوش نشان داده است.
«پائیز شیدا» – در پخش جهانی «شیدا» نام دارد – مهمترین حضور سینماگران ایرانی در جشنواره امسال بود؛ اولین فیلم نورا نیاسری که در استرالیا ساخته شده و داستان زندگی خود فیلمساز به عنوان یک کودک در دهه نود میلادی را روایت میکند، جایی که مادرش از خشونت خانگی شوهرش گریخته و به یک مرکز نگهداری از زنان روی آورده است. زر امیرابراهیمی در نقش این زن – که شیدا نام دارد – یکی از بهترین بازیهایش در سالهای اخیر را رقم میزند که متفاوت از دیگر نقشهای او طی یکی دو سال اخیر است.
به نظر میرسد که فیلم به راحتی میتوانست در دام شعارهای فمینیستی علیه مردان بیفتد، اما فیلمساز با هوشمندی از لبه تیغ میگذرد و بیش از آن که سعی داشته باشد تصویری احساساتی از ماجرا ارائه دهد، بدون اغراق در شخصیت مرد ماجرا، دنیای درونی یک زن و رابطهاش را با یک بچه میکاود و به رغم ضعفهای فیلم اول، تماشاگر را به راحتی با خود همراه میکند و پایان درخوری را رقم میزند.
شیرین نشاط، سینماگر و هنرمند برجسته هم با تازهترین فیلم/ویدئو آرت خود در جشنواره لندن حضور دارد؛ فیلمی به نام «خشم» که در دو پرده رو در روی هم، تنهایی و اسارت یک زن در دستان نیروهای امنیتی را روایت میکند؛ تجاوزی علیه حقوق زن که به یک شورش اجتماعی شاعرانه منجر میشود. فیلم که به طریقه سیاه و سفید ساخته شده، ادامهای است بر دنیای زنانه نشاط که این بار در آن بدن زن آشکارا محوریت بیشتری دارد و برای اولین بار این هنرمند روایتگر بدن برهنه است.
سودابه مرتضایی دیگر فیلمساز ایرانی مهاجر است که با فیلمی به نام «اروپا»، محصول مشترک اتریش و بریتانیا در بخش مسابقه جشنواره لندن شرکت دارد. فیلم اما دستمایهای به شدت تکراری (تلاش محلیها برای حفظ زمینهایشان) را با زبانی ابتدایی تصویر میکند و در نهایت فیلمی توریستی/تبلیغی درباره آلبانی به نظر میرسد. این فیلم پیشتر در جشنواره سارایوو به نمایش درآمده بود.
در بخش مسابقه فیلمهای مستند هم فیلمی از ایران هست: «سلولوئیدهای زیرزمینی» ساخته احسان خوشبخت، درباره احمد جورقانیان، فیلمباز معروف که در تمامی سالهای بعد از انقلاب یک تنه نسخههای سیوپنج میلیمتری و شانزده میلیمتری فیلمها را دور از چشم دولت جمع آوری و نگهداری میکرد. تصاویری از این آرشیوهای مخفی جورقانیان به همراه مصاحبهای کوتاه با او، به شکل فیلم مستند عرضه شده است.
«آیههای زمینی» دیگر فیلم ایرانی است که در داخل ایران ساخته شده اما مخالفت مسئولان سینمایی را برانگیحته است؛ فیلمی که اولین بار در جشنواره کن نمایش داده شد و تهیهکننده و یکی از کارگردانان فیلم – علی عسگری – به محض بازگشت با مشکلات متعددی روبرو شد؛ از جمله ممنوعالخروجی و بازحوییهای مکرر. فیلمی که در چند پرده – با دوربینی ثابت – به اتفاقات و مشکلات سیاسی/اجتماعی جامعه امروز ایران میپردازد.
فیلم کوتاه «ریزو» ساخته آزاده نوایی هم در فضایی ساده جهان یک دختر بچه هشت ساله را روایت میکند که معنی و مفهوم حجاب را نمیفهمد و خیلی طبیعی و انسانی میخواهد موهایش در عکس دیده شود.
اما عشاق اروپایی سینمای ایران حالا میتوانستند نسخه ترمیم شدهای از یک فیلم کمتر دیده شده از تاریخ سینمای ایران را به تماشا بنشینند: «غریبه و مه»، فیلم دیدنی بهرام بیضائی که به قول خودش پیشگوییای است از انقلاب؛ و چه پیشگویی حیرت انگیزی: جایی که غریبههایی غیرانسانی، وحشیانه حمله میکنند تا هر نوع تمدن و دستاورد بشری را از بین ببرند.
محمد عبدی – منتقد فیلم
