توریست مالزی
۱۴ آبان ۱۴۰۳
توریست مالزی – ملوانان ایرانی و پاکستانی که با بیبیسی صحبت کردهاند، میگویند بر سر این دو راهی ماندهاند که خانوادههایشان را گرسنه ببینند یا خطر ربوده شدن به دست دزدان دریایی سومالی را بپذیرند.
دزدی دریایی بار دیگر ماهیگیران و تجارت دریایی را در اقیانوس هند تهدید میکند. با وجود داستانهایی که از گروگانگیری، قتل و استفاده از گروگانها به عنوان سپر انسانی روایت میشود، آنها باز هم به دریا برمیگردند. صاحبان قایقها میگویند اکنون مجبورند هزاران دلار به «محافظان امنیت» سومالیایی پرداخت کنند که معتقدند خود آنها هم در فعالیتهای غیرقانونی دست دارند.
ماههای پرالتهابی گذشت بدون آن که هیچ خبری از رسول به آنها برسد. تا این که بالاخره یک تماس تلفنی دریافت کردند. سیگنال ضعیف بود، اما صدا بیشک صدای رسول بخش بود. مادرش با حالتی درمانده به یاد میآورد که «او گریه میکرد و میگفت تمام بدنش کبود شده است. التماس میکرد که کمک کنیم آزاد شود.» مریم میگوید «نمیتوانی تصور کنی که تا چه حد مستاصل شده بودم. تنها چیزی که میتوانستم به پسرم بگویم این بود که ما فقیر هستیم و خودت هم میدانی.»
دزدان دریایی حدود ۱۲ هزار دلار باج میخواستند، مبلغی که برای خانواده رسول غیرقابل تصور بود. آنها در یک روستای دورافتاده چابهار در استان سیستان و بلوچستان ایران زندگی میکنند. خشکسالیهای اخیر بسیاری از جوانان روستا را مجبور کرده تا جان خود را در اقیانوس هند به خطر بیندازند. مادر رسول که برای راه رفتن مشکل دارد، با پای پیاده از یک منطقه به منطقه دیگر میرفت تا برای آزادی پسرش پول جمع کند. او تمام داراییهای خانواده را فروخت، از جمله دامهایشان و حتی یک درخت نخل بسیار ارزشمند.
ماهیگیرانی که با آنها صحبت کردیم میگویند از خطرها خبردارند، اما انتخاب زیادی پیش روی آنها نیست. سلیم خان، ماهیگیر ۳۸ ساله ساکن کراچی پاکستان، میگوید: «اگر بگویم نمیترسم به شما دروغ گفتهام. مثل قدم زدن به سوی مرگ است. اما اگر نرویم گرسنگی در خانه ما را خواهد کشت.» سلیم خان ۱۶ سال پیش به دست دزدان دریایی سومالیایی ربوده شده بود و بازگشت آنها ترس و وحشت آن زمان را برای او زنده میکند.
او که در آن زمان ملوان بود میگوید: «آنها قایق ما را دزدیدند تا از آن برای حمله به کشتیهای بزرگتر استفاده کنند.» چند هفته بعد آنها را به صحرا بردند و حدود ۲۰ روز، تقریبا بدون آب و غذا، در اسارت بودند. او به یاد میآورد: «شبها در تاریکی گریه میکردیم تا دیگران اشکهای ما را نبینند.» آنها پس از رسیدن به توافقی با دزدان دریایی آزاد شدند. سلیم که از بازگشت به دریا میترسید، تلاش کرد کار دیگری پیدا کند اما موفق نشد.
سال گذشته ماهیگیران دیگر به او گفتند که وضعیت برای رفتن به دریا امن شده است. اما او به سختی از یک حمله دیگر جان سالم به در برد. «آنها [دزدان دریایی سومالی] را دیدم که از روبرو میآمدند. ما تورهای ماهیگیریمان را رها کردیم و فرار کردیم.» دزدان دریایی قایق دوستش را در همان نزدیکی هدف قرار دادند و او را کشتند.
انگلها
قایقهای ماهیگیری هدف اصلی نیستند، بلکه از آنها برای حمله به کشتیهای بزرگتر استفاده میشود. ماهیگیران میگویند که دزدان دریایی مثل انگلها عمل میکنند. آنها وارد قایقهایشان میشوند، از منابع آنها تغذیه میکنند و هنگام حمله به کشتیهای بزرگتر، از ملوانانی که گروگان گرفتهاند، به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند. ماموریت ضد دزدی دریایی اتحادیه اروپا، که وظیفه مقابله با دزدان دریایی در سواحل سومالی را بر عهده دارد، موارد مشابهی را گزارش کرده است. این گروه به بیبیسی گفت: «این نوعی الگوی رفتاری جدید است که در جریان افزایش اخیر اقدامات دزدان دریایی در منطقه مشاهده میشود.»
بخشی از پر رفت و آمدترین مسیرهای کشتیرانی جهان از آبهای خطرناک سواحل سومالی عبور میکند تا به دریای سرخ و کانال سوئز برسد. این کوتاهترین مسیر دریایی بین اروپا و آسیا است. حدود ۱۲ درصد از تجارت دریایی جهان از دریای سرخ عبور میکند، اما این منطقه اخیرا دچار وضعیتی آشفته و نابسامان شده است. نیروهای حوثی یمن که از سوی ایران حمایت میشوند، در ماههای اخیر حملاتی را در حمایت از حماس، به کشتیهای در حال تردد در دریای سرخ انجام دادهاند. این حملات، نیروی دریایی کشورهای غربی را درگیر خود کرده است و ماهیگیران معتقدند که همین مسئله باعث شده دزدی دریایی دوباره افزایش پیدا کند.
در بندر کراچی، کاپیتان محمد اشرف منتظر است تا کار ساخت لنج ماهیگیری عظیمش که پرچم ایران روی آن نصب شده، تکمیل شود. آقای اشرف حدود ۱۸ ماه و ۱۵۰ هزار دلار برای ساخت این لنج هزینه کرده و به زودی قرار است آن را به آب بیندازند. او در محوطه کارگاه کشتیسازی به ما گفت: «من خیلی نگرانم چون دزدان دریایی ممکن است ما را گروگان بگیرند و اگر کارهایی را که میگویند انجام ندهیم، به ما شلیک خواهند کرد و ما را خواهند کشت.»
ناخدا قیوم ۴۰ ساله، اهل بلوچستان ایران، از زمانی که به یاد میآورد در این آبها ماهیگیری کرده است. اما در شرایط فعلی او هم مانند ناخدا اشرف و دیگران، هزاران دلار به محافظان امنیتی سومالیایی پرداخت میکند تا از او در برابر دزدان دریایی محافظت کنند. تقاضای بالا برای حفاظت امنیتی، هزینهها را به حدود ۱۸ هزار دلار برای هر محافظ در ۴۰ روز افزایش داده است.
اما خدمات آنها تنها به محافظ امنیتی محدود نمیشود. همراه آن مجوزی هم برای ماهیگیری در آبهای سومالی صادر میشود. هر چند آقای قیوم میگوید «ما میدانیم که این مجوزها جعلی است». او میگوید به آنها گفته میشود که اگر با گشتهای دریایی رسمی مواجه شدند مجوزها را نشان ندهند بلکه به شمارهای که داده شده زنگ بزنند تا مشکل را «رفع کنند».
مشخص نیست که آیا این محافظان امنیتی، رسمی هستند یا نه. ماهیگیران میگویند برای دریافت این مجوزها، به ساحل نزدیک میشوند و منتظر یک قایق کوچک میمانند تا مدارک و محافظ را تحویل بگیرند. به گفته ناخدا قیوم و صاحبان قایقهای دیگر، در پایان ۴۰ روز، قایق و خدمه را نگه میدارند تا شرکت تایید کند که پول منتقل شده است. ماهیگیران پاکستانی و ایرانی میگویند که ابتدا پول را به یک صراف در ایران میدهند که آن را به دلالی در دبی میپردازد تا در نهایت به سومالی منتقل شود. این همان مسیری است که دزدان دریایی برای دریافت باج استفاده میکنند.
شبهای بیخوابی
غلام رشید، ناخدای باتجربه، میگوید بندر کراچی پر از داستانهای دردناک است. سال گذشته قایق دوستش مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفت و وقتی میخواستند فرار کنند، به خدمه آن شلیک شد. رشید ۴۳ ساله که از نوجوانی ماهیگیری کرده، میگوید «یکی از خدمه زخمی شد و دزدان دریایی او را زنده به دریا انداختند». این تصاویر باعث شده شبها خبری از آرامش بر روی آب نباشد. او میگوید «چشمهایمان را میبندیم اما قلبهایمان هرگز نمیخوابد.»
در چابهار، پس از بیش از یک سال اسارت، رسول بخش سرانجام آزاد شده و پیش پدر و مادرش برگشته است. او یکی از ملوانانی بسیاری است که پس از پرداخت باجهای هنگفت از سوی خانوادههایشان آزاد میشوند. در کراچی، سلیم خان دخترش نیمرا را محکم در آغوش گرفته است. چند هفته دیگر او دوباره به دریا بازمیگردد. خانوادهاش میدانند که او همه این کارها را برای آنها انجام میدهد، اما خداحافظیها هرگز آسان نمیشوند.
شبها برای آنها سختترین زمان است، چون همواره نگران حملهای دیگر هستند. او میگوید: «قبل از این که چشمانم را ببندم، روی تلفنم به عکس مادرم، همسرم و دخترانم نگاه میکنم. گریه میکنم و آنها را روی سینهام میگذارم و میخوابم.»
گزارش تکمیلی از کاوون خموش
دزدی دریایی بار دیگر ماهیگیران و تجارت دریایی را در اقیانوس هند تهدید میکند. با وجود داستانهایی که از گروگانگیری، قتل و استفاده از گروگانها به عنوان سپر انسانی روایت میشود، آنها باز هم به دریا برمیگردند. صاحبان قایقها میگویند اکنون مجبورند هزاران دلار به «محافظان امنیت» سومالیایی پرداخت کنند که معتقدند خود آنها هم در فعالیتهای غیرقانونی دست دارند.
ماههای پرالتهابی گذشت بدون آن که هیچ خبری از رسول به آنها برسد. تا این که بالاخره یک تماس تلفنی دریافت کردند. سیگنال ضعیف بود، اما صدا بیشک صدای رسول بخش بود. مادرش با حالتی درمانده به یاد میآورد که «او گریه میکرد و میگفت تمام بدنش کبود شده است. التماس میکرد که کمک کنیم آزاد شود.» مریم میگوید «نمیتوانی تصور کنی که تا چه حد مستاصل شده بودم. تنها چیزی که میتوانستم به پسرم بگویم این بود که ما فقیر هستیم و خودت هم میدانی.»
دزدان دریایی حدود ۱۲ هزار دلار باج میخواستند، مبلغی که برای خانواده رسول غیرقابل تصور بود. آنها در یک روستای دورافتاده چابهار در استان سیستان و بلوچستان ایران زندگی میکنند. خشکسالیهای اخیر بسیاری از جوانان روستا را مجبور کرده تا جان خود را در اقیانوس هند به خطر بیندازند. مادر رسول که برای راه رفتن مشکل دارد، با پای پیاده از یک منطقه به منطقه دیگر میرفت تا برای آزادی پسرش پول جمع کند. او تمام داراییهای خانواده را فروخت، از جمله دامهایشان و حتی یک درخت نخل بسیار ارزشمند.
ماهیگیرانی که با آنها صحبت کردیم میگویند از خطرها خبردارند، اما انتخاب زیادی پیش روی آنها نیست. سلیم خان، ماهیگیر ۳۸ ساله ساکن کراچی پاکستان، میگوید: «اگر بگویم نمیترسم به شما دروغ گفتهام. مثل قدم زدن به سوی مرگ است. اما اگر نرویم گرسنگی در خانه ما را خواهد کشت.» سلیم خان ۱۶ سال پیش به دست دزدان دریایی سومالیایی ربوده شده بود و بازگشت آنها ترس و وحشت آن زمان را برای او زنده میکند.
او که در آن زمان ملوان بود میگوید: «آنها قایق ما را دزدیدند تا از آن برای حمله به کشتیهای بزرگتر استفاده کنند.» چند هفته بعد آنها را به صحرا بردند و حدود ۲۰ روز، تقریبا بدون آب و غذا، در اسارت بودند. او به یاد میآورد: «شبها در تاریکی گریه میکردیم تا دیگران اشکهای ما را نبینند.» آنها پس از رسیدن به توافقی با دزدان دریایی آزاد شدند. سلیم که از بازگشت به دریا میترسید، تلاش کرد کار دیگری پیدا کند اما موفق نشد.
سال گذشته ماهیگیران دیگر به او گفتند که وضعیت برای رفتن به دریا امن شده است. اما او به سختی از یک حمله دیگر جان سالم به در برد. «آنها [دزدان دریایی سومالی] را دیدم که از روبرو میآمدند. ما تورهای ماهیگیریمان را رها کردیم و فرار کردیم.» دزدان دریایی قایق دوستش را در همان نزدیکی هدف قرار دادند و او را کشتند.
انگلها
قایقهای ماهیگیری هدف اصلی نیستند، بلکه از آنها برای حمله به کشتیهای بزرگتر استفاده میشود. ماهیگیران میگویند که دزدان دریایی مثل انگلها عمل میکنند. آنها وارد قایقهایشان میشوند، از منابع آنها تغذیه میکنند و هنگام حمله به کشتیهای بزرگتر، از ملوانانی که گروگان گرفتهاند، به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند. ماموریت ضد دزدی دریایی اتحادیه اروپا، که وظیفه مقابله با دزدان دریایی در سواحل سومالی را بر عهده دارد، موارد مشابهی را گزارش کرده است. این گروه به بیبیسی گفت: «این نوعی الگوی رفتاری جدید است که در جریان افزایش اخیر اقدامات دزدان دریایی در منطقه مشاهده میشود.»
بخشی از پر رفت و آمدترین مسیرهای کشتیرانی جهان از آبهای خطرناک سواحل سومالی عبور میکند تا به دریای سرخ و کانال سوئز برسد. این کوتاهترین مسیر دریایی بین اروپا و آسیا است. حدود ۱۲ درصد از تجارت دریایی جهان از دریای سرخ عبور میکند، اما این منطقه اخیرا دچار وضعیتی آشفته و نابسامان شده است. نیروهای حوثی یمن که از سوی ایران حمایت میشوند، در ماههای اخیر حملاتی را در حمایت از حماس، به کشتیهای در حال تردد در دریای سرخ انجام دادهاند. این حملات، نیروی دریایی کشورهای غربی را درگیر خود کرده است و ماهیگیران معتقدند که همین مسئله باعث شده دزدی دریایی دوباره افزایش پیدا کند.
در بندر کراچی، کاپیتان محمد اشرف منتظر است تا کار ساخت لنج ماهیگیری عظیمش که پرچم ایران روی آن نصب شده، تکمیل شود. آقای اشرف حدود ۱۸ ماه و ۱۵۰ هزار دلار برای ساخت این لنج هزینه کرده و به زودی قرار است آن را به آب بیندازند. او در محوطه کارگاه کشتیسازی به ما گفت: «من خیلی نگرانم چون دزدان دریایی ممکن است ما را گروگان بگیرند و اگر کارهایی را که میگویند انجام ندهیم، به ما شلیک خواهند کرد و ما را خواهند کشت.»
ناخدا قیوم ۴۰ ساله، اهل بلوچستان ایران، از زمانی که به یاد میآورد در این آبها ماهیگیری کرده است. اما در شرایط فعلی او هم مانند ناخدا اشرف و دیگران، هزاران دلار به محافظان امنیتی سومالیایی پرداخت میکند تا از او در برابر دزدان دریایی محافظت کنند. تقاضای بالا برای حفاظت امنیتی، هزینهها را به حدود ۱۸ هزار دلار برای هر محافظ در ۴۰ روز افزایش داده است.
اما خدمات آنها تنها به محافظ امنیتی محدود نمیشود. همراه آن مجوزی هم برای ماهیگیری در آبهای سومالی صادر میشود. هر چند آقای قیوم میگوید «ما میدانیم که این مجوزها جعلی است». او میگوید به آنها گفته میشود که اگر با گشتهای دریایی رسمی مواجه شدند مجوزها را نشان ندهند بلکه به شمارهای که داده شده زنگ بزنند تا مشکل را «رفع کنند».
مشخص نیست که آیا این محافظان امنیتی، رسمی هستند یا نه. ماهیگیران میگویند برای دریافت این مجوزها، به ساحل نزدیک میشوند و منتظر یک قایق کوچک میمانند تا مدارک و محافظ را تحویل بگیرند. به گفته ناخدا قیوم و صاحبان قایقهای دیگر، در پایان ۴۰ روز، قایق و خدمه را نگه میدارند تا شرکت تایید کند که پول منتقل شده است. ماهیگیران پاکستانی و ایرانی میگویند که ابتدا پول را به یک صراف در ایران میدهند که آن را به دلالی در دبی میپردازد تا در نهایت به سومالی منتقل شود. این همان مسیری است که دزدان دریایی برای دریافت باج استفاده میکنند.
شبهای بیخوابی
غلام رشید، ناخدای باتجربه، میگوید بندر کراچی پر از داستانهای دردناک است. سال گذشته قایق دوستش مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفت و وقتی میخواستند فرار کنند، به خدمه آن شلیک شد. رشید ۴۳ ساله که از نوجوانی ماهیگیری کرده، میگوید «یکی از خدمه زخمی شد و دزدان دریایی او را زنده به دریا انداختند». این تصاویر باعث شده شبها خبری از آرامش بر روی آب نباشد. او میگوید «چشمهایمان را میبندیم اما قلبهایمان هرگز نمیخوابد.»
در چابهار، پس از بیش از یک سال اسارت، رسول بخش سرانجام آزاد شده و پیش پدر و مادرش برگشته است. او یکی از ملوانانی بسیاری است که پس از پرداخت باجهای هنگفت از سوی خانوادههایشان آزاد میشوند. در کراچی، سلیم خان دخترش نیمرا را محکم در آغوش گرفته است. چند هفته دیگر او دوباره به دریا بازمیگردد. خانوادهاش میدانند که او همه این کارها را برای آنها انجام میدهد، اما خداحافظیها هرگز آسان نمیشوند.
شبها برای آنها سختترین زمان است، چون همواره نگران حملهای دیگر هستند. او میگوید: «قبل از این که چشمانم را ببندم، روی تلفنم به عکس مادرم، همسرم و دخترانم نگاه میکنم. گریه میکنم و آنها را روی سینهام میگذارم و میخوابم.»
گزارش تکمیلی از کاوون خموش