توریست مالزی
۱۹ مهر ۱۴۰۱
توریست مالزی – از آغاز اعتراضات جاری در پی مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، یکی از درخواست های معترضین برای افزایش فشار بر حاکمیت ایران، دعوت به اعتصاب سراسری بود.
این دعوت که یادآور اعتصاب همگانی در انقلاب ۵۷ بود، در ابتدا با پاسخی درخور مواجه نشد و تنها در شهرهای کردنشین تجلی یافت. در هفته گذشته اما با گسترش اعتراضات به دانشگاهها و دبیرستانها و سپس به بخش هایی از بازار تهران، اعتصابات شکل واقعی تری به خود گرفت. اغلب دانشجویان از حضور در کلاس های درس خودداری کردند و بسیاری از کسبه در شهرهای مختلف، مغازههای خود باز نکردند.
با وجود این اعتصابها، هنوز خطر اعتصاب برای حاکمیت دور از انتظار بود تا این که کارکنان پیمانی و قراردادی شرکت نفت در عسلویه، کنگان و آبادان در اعتراض به سرکوب معترضین اعلام اعتصاب کردند و در برخی نقاط راههای ورودی به پالایشگاه و مجتمع های پتروشیمی را بستند.
بی تردید، این روند ممکن است به اعتصاب گسترده و سراسری بیانجامد که زنگ خطری است برای آن طیف از حاکمیت که به افزایش سرکوب معترضین تمایل دارند. چرا که در صورت وقوع اعتصابات سراسری، نیروهای امنیتی نمی توانند اعتصابکنندگان را با همان شیوههای خشونتبار سرکوب کنند. در نتیجه آنان دیریازود با اقتصاد فلجشدهای روبرو خواهند شد که طیف وسیعتری از جامعه را به میدان خواهد آورد.
شاید با آگاهی از همین خطر است که رییس قوه قضاییه که در راس سرکوب قرار دارد، با لحنی غریب خطاب “به همه جریانها، گروهها، جناحهای سیاسی، دستهجات و حتی افرادی از مردم» گفت که اگر «ابهامی، سؤالی، انتقادی و اعتراضی» دارند اعلام آمادگی میکند که با آنها گفتوگو کند.
پیشتر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران نیز گفته بود که جوانان معترض در خیابانها را «دوست دارد» و «دوست خود» میداند.
لحن شگفتانگیز این پیام ها نشان از تفاوت بارز سطح اعتراضات کنونی با رویدادهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ دارد.
این دعوت که یادآور اعتصاب همگانی در انقلاب ۵۷ بود، در ابتدا با پاسخی درخور مواجه نشد و تنها در شهرهای کردنشین تجلی یافت. در هفته گذشته اما با گسترش اعتراضات به دانشگاهها و دبیرستانها و سپس به بخش هایی از بازار تهران، اعتصابات شکل واقعی تری به خود گرفت. اغلب دانشجویان از حضور در کلاس های درس خودداری کردند و بسیاری از کسبه در شهرهای مختلف، مغازههای خود باز نکردند.
با وجود این اعتصابها، هنوز خطر اعتصاب برای حاکمیت دور از انتظار بود تا این که کارکنان پیمانی و قراردادی شرکت نفت در عسلویه، کنگان و آبادان در اعتراض به سرکوب معترضین اعلام اعتصاب کردند و در برخی نقاط راههای ورودی به پالایشگاه و مجتمع های پتروشیمی را بستند.
بی تردید، این روند ممکن است به اعتصاب گسترده و سراسری بیانجامد که زنگ خطری است برای آن طیف از حاکمیت که به افزایش سرکوب معترضین تمایل دارند. چرا که در صورت وقوع اعتصابات سراسری، نیروهای امنیتی نمی توانند اعتصابکنندگان را با همان شیوههای خشونتبار سرکوب کنند. در نتیجه آنان دیریازود با اقتصاد فلجشدهای روبرو خواهند شد که طیف وسیعتری از جامعه را به میدان خواهد آورد.
شاید با آگاهی از همین خطر است که رییس قوه قضاییه که در راس سرکوب قرار دارد، با لحنی غریب خطاب “به همه جریانها، گروهها، جناحهای سیاسی، دستهجات و حتی افرادی از مردم» گفت که اگر «ابهامی، سؤالی، انتقادی و اعتراضی» دارند اعلام آمادگی میکند که با آنها گفتوگو کند.
پیشتر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران نیز گفته بود که جوانان معترض در خیابانها را «دوست دارد» و «دوست خود» میداند.
لحن شگفتانگیز این پیام ها نشان از تفاوت بارز سطح اعتراضات کنونی با رویدادهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ دارد.
