معرفی کتاب جای خالی سلوچ؛ رمانی رئالیستی از محمود دولت‌آبادی

توریست مالزی – جای خالی سلوچ یکی از رمان‌های رئالیستی است. رمان‌های رئالیستی، داستان‌هایی واقع‌گرایانه هستند؛ یعنی همه چیز را به همان شکلی که در زندگی روزانه جریان دارند،...
توریست مالزی – جای خالی سلوچ یکی از رمان‌های رئالیستی است. رمان‌های رئالیستی، داستان‌هایی واقع‌گرایانه هستند؛ یعنی همه چیز را به همان شکلی که در زندگی روزانه جریان دارند، برای مخاطب به تصویر می‌کشند. برای آشکار کردن ماهیت زیبای یک پدیده یا چهره واقعی زشتی و پلیدی اتفاقات جاری در زندگی از این سبک داستان‌نویسی استفاده می‌شود. سبک رئالیستی در رمان‌نویسی، یعنی مشاهده دقیق واقعیت‌های زندگی، شرح دادن و تفسیر صحیح و واضح رویدادهای زندگی اشخاص، که محمود دولت‌آبادی در رمان «جای خالی سلوچ» به‌خوبی به آن پرداخته است.

درباره کتاب جای خالی سلوچ
داستان این رمان روایت زندگی سخت و دردناک و پرفراز و نشیب زنی به نام «مرگان» است که در یکی از روستاهای سبزوار زندگی می‌کند. مرگان ۳ فرزند دارد؛ ۲ پسر و یک دختر. مرگان و همسرش سلوچ (نام کتاب برگرفته از این شخصیت است.) به خاطر بیکاری مرد خانواده، با مشکلات مالی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. سلوچ به هر دری می‌زند کار درست و حسابی پیدا نمی‌کند. از این رو برای اداره خانه به مشکلات اساسی برمی‌خورند و زندگی روز به روز برایشان تلخ‌تر می‌شود. سرانجام صبر سلوچ سر می‌آید و غرور مردانه‌اش اجازه ماندن و ادامه دادن در چنین وضعی را به او نمی‌دهد. به همین دلیل در یک تصمیم ناگهانی، بی سر و صدا، بدون آنکه کسی باخبر شود، دیاری که به آن تعلق خاطر داشته و خانه و خانواده‌اش را ترک می‌کند و با هدف پیدا کردن کار مناسب و کسب درآمد روانه شهر می‌شود.
ماجراها با رفتن سلوچ آغاز می‌شود. در غیاب سلوچ اتفاقاتی برای مرگان و فرزندانش می‌افتد که بسیار جذاب و خواندنی است. در بخش‌هایی از کتاب سرکشی و نافرمانی‌های پسران سلوچ را می‌خوانید و متحیر می‌شوید. در بخش دیگری روایت زندگی هاجر (دختر سلوچ) و ازدواج‌اش با مردی که سال‌ها بزرگتر از او است را می‌خوانید و افسوس می‌خورید و قلب‌تان به درد می‌آید. در گوشه گوشه‌ی کتاب اراده بی‌نظیر مرگان را می‌خوانید که تحسین‌برانگیز است و خواننده را به وجد می‌آورد. زنی که بسیار سختکوش و خستگی‌ناپذیر است و در برابر مشکلات تسلیم نمی‌شود و قد خم نمی‌کند. انگار قسم خورده است که تا جان در بدن دارد ایستادگی کند. با وجود این، روزگار به او روی خوش نشان نمی‌دهد و حتی یک روز هم رنگ آرامش را نمی‌بیند. مرگان نمونه بارز زنان این روزگار است که پا به پای مردان و چه بسا بیشتر از مردان، کار و تلاش می‌کنند تا چرخ زندگی لحظه‌ای از گردش نایسد.
دولت‌آبادی این کتاب را به زبان شیرین محلی مردم سبزوار نوشته است. از این رو ممکن است خواندن آن برای همه مخاطبان (به‌ویژه آنهایی که عادت به روان‌خوانی و سریع‌خوانی دارند) آسان نباشد و نیاز به تأمل دارد. نویسنده در جای خالی سلوچ، چهره زشت فقر را بی‌پرده به تصویر می‌کشد. توصیف و تصویرسازی‌ها به‌حدی قوی و با ذکر جزئیات هستند که حس‌وحال پرسه‌زدن در روستا و لمس خاک و خاشاک و فقر مطلق را برای خواننده القا می‌کنند.
در این کتاب با زندگی واقعی مردم یک روستا با همه کم و کاستی‌ها و سختی‌هایی که متحمل می‌شوند، با همه تلاش‌هایی که برای گذراندن زندگی روزمره می‌کنند و زحمت‌های بی‌مثالی که می‌کشند، مواجه می‌شویم.محمود دولت‌آبادی این کتاب را در طول ۳ سالی که در زندان حبس بود، در ذهن پروراند و به‌محض آزادی از زندان نوشتن کتاب را شروع کرد و طی ۷۰ روز نگارش این کتاب خواندنی را به پایان رساند.

آیا این کتاب برای شماست؟
اگر به خواندن کتاب‌هایی با حال‌وهوای زندگی روستایی علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنیم جای خالی سلوچ را در لیست کتاب‌هایی که انتظار می‌کشند تا به سراغ‌شان بروید و آنها را بخوانید و لذت ببرید، قرار دهید.

بخش‌هایی از کتاب
«نه کاری بود نه سفره‌ای. هیچ‌کدام. بی کار سفره هم نیست و بی‌سفره، عشق. بی‌عشق سخن نیست و سخن که نبود فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست؛ زبان و دل کهنه می‌شود، تناس بر لب‌ها می‌بندد، روح در چهره و نگاه بر چشم‌ها می خشکد، دست‌ها در بیکاری فرسوده می‌شوند و بیل و منگال و دستکاله و علفتراش در پس کندوی خالی، زیر لایه‌ ضخیمی از غبار رخ پنهان می‌کند.»
«گاه عشق گم است؛ اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آنچه که پیدا ست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست، که نیست. پیدا نیست و حس می‌شود. می‌شوراند. منقلب می‌کند. به رقص و شلنگ‌اندازی وامی‌دارد. می‌گریاند. می‌چزاند. می‌کوباند و می‌دواند. دیوانه به صحرا!»
«هاجر به خود باورانده بود که هر عروسی‌ای اندکش دلخواه است و بقیه‌اش هم به قوه‌ی خیال دلخواه می‌شود. آدمیزاد است دیگر! گاهی وقت‌ها می‌تواند خیلی چیزها را ندیده بگیرد.»

منبغ: چطور

پاسخی ارسال کنید

*

*

نه − چهار =

آخرین اخبار

زیر آسمان کوالالامپور

^
error: Content is protected !!