توریست مالزی
۷ دی ۱۴۰۱
توریست مالزی – محمد مرادی، دانشجوی تاریخ در لیون با هدف «کشاندن توجه اروپاییها، کشورهای اروپایی و مردم غربی به مساله ایران» خودکشی کرد.
به گزارش یورونیوز، وی در ویدیوهایی که به زبان فارسی و فرانسه در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است، قصد خود را از خودکشی توضیح داده و میگوید: «من قرار است وقتی که شما این ویدیو را میبینید درون این رودخانه غرق شده باشم اما این یک خودکشی به خاطر مشکلات شخصی نیست. هدف من از این خودکشی کشاندن توجه اروپاییها، کشورهای اروپایی و مردم غربی به مساله ایران است. درواقع من دیگر حاضر نیستم این زندگی با خفت را چه در خارج و چه در داخل ایران ادامه دهم.
با این که اینجا درآمد خوبی داشتم و دارم. با این که زندگی آرامی دارم . با این که هوای پاکی دارم. با این که مردم اینجا خیلی متمدن و منطقی هستند در برخورد با دیگران. با این که پلیس و سیاستمدارهای اینجا خیلی منطقیتر از سیاستمدارهای کشورمانند ولی هیچکدام از اینها دلیل نمیشود که من چشمم را به مسائل ایران و مشکلات هموطنانم ببندم.
بنابراین من مرگ را به این زندگی با خفت برای کشورم ترجیح میدهم و امیدوارم مرگ من توجه دستکم بخشی از رسانهها در خارج از کشور را به خود جلب کند و همینطور امیدوارم این پیامی باشد به مردم ایران که فکر نکنند ایرانیان خارج از کشور در غم آنها شریک نیستند و اگر پیش بیاید نخواهند جانشان را برای آنها فدا کنند. جان من هزار بار قربان ایران و مردم ایران شود. بنابراین من جانم را در این راه فدا میکنم.
هیچ بیماری روانی و مشکل روانی ندارم و صرفا غم از دست دادن مردمم و در عین حال انجام یک عمل حماسی در مقابله با ابتذال زندگی و به لجن کشیدن عشق و مفاهیم مهمی مثل انسانیت و کرامت انسانی برای من یک دغدغه خیلی خیلی مهم است که حاضرم جانم را برایش فدا کنم. زنده باد آزادی. زن، زندگی، آزادی. شما پیروز هستید و جان کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند هدر نخواهد رفت. این خونها هدر نخواهد رفت و ما به این ایمان داریم. غمگین نباشید و شادی کنید که روز پیروزی نزدیک است.»
به گزارش یورونیوز، وی در ویدیوهایی که به زبان فارسی و فرانسه در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است، قصد خود را از خودکشی توضیح داده و میگوید: «من قرار است وقتی که شما این ویدیو را میبینید درون این رودخانه غرق شده باشم اما این یک خودکشی به خاطر مشکلات شخصی نیست. هدف من از این خودکشی کشاندن توجه اروپاییها، کشورهای اروپایی و مردم غربی به مساله ایران است. درواقع من دیگر حاضر نیستم این زندگی با خفت را چه در خارج و چه در داخل ایران ادامه دهم.
با این که اینجا درآمد خوبی داشتم و دارم. با این که زندگی آرامی دارم . با این که هوای پاکی دارم. با این که مردم اینجا خیلی متمدن و منطقی هستند در برخورد با دیگران. با این که پلیس و سیاستمدارهای اینجا خیلی منطقیتر از سیاستمدارهای کشورمانند ولی هیچکدام از اینها دلیل نمیشود که من چشمم را به مسائل ایران و مشکلات هموطنانم ببندم.
بنابراین من مرگ را به این زندگی با خفت برای کشورم ترجیح میدهم و امیدوارم مرگ من توجه دستکم بخشی از رسانهها در خارج از کشور را به خود جلب کند و همینطور امیدوارم این پیامی باشد به مردم ایران که فکر نکنند ایرانیان خارج از کشور در غم آنها شریک نیستند و اگر پیش بیاید نخواهند جانشان را برای آنها فدا کنند. جان من هزار بار قربان ایران و مردم ایران شود. بنابراین من جانم را در این راه فدا میکنم.
هیچ بیماری روانی و مشکل روانی ندارم و صرفا غم از دست دادن مردمم و در عین حال انجام یک عمل حماسی در مقابله با ابتذال زندگی و به لجن کشیدن عشق و مفاهیم مهمی مثل انسانیت و کرامت انسانی برای من یک دغدغه خیلی خیلی مهم است که حاضرم جانم را برایش فدا کنم. زنده باد آزادی. زن، زندگی، آزادی. شما پیروز هستید و جان کسانی که در این راه جانشان را فدا کردند هدر نخواهد رفت. این خونها هدر نخواهد رفت و ما به این ایمان داریم. غمگین نباشید و شادی کنید که روز پیروزی نزدیک است.»