توریست مالزی
۵ مرداد ۱۴۰۰
بی تردید اگر شما فصل اول Fargo را دیده باشید، مشتاقانه در انتظار تماشای فصلهای بعدی بودهاید. این سریال در فصلهای ذوم و سوم خود همچنان به آفرینش یک کمدی جنایی سیاه میپردازد که همزمانی تصادفی رویدادها در آن شگفتیآور است.
فصل دوم Fargo، با یک کشتار تراژیک و در عین حال خندهدار آغاز میشود. یک کمدی سیاه که تماشاگر را با ناباوری میخکوب میکند. رای، پسر خانواده مافیایی گرهارد میکوشد با حضور در سر میز شام یک قاضی، او را قانع کند که رای خود را در مورد یک پرونده تغییر دهد. قاضی برای دورکردن او، به صورت و چشمان او اسپری میپاشد و رای در واکنش به قاضی و کارکنان رستوران شلیک می کند.
رای که زخمی شده در خروج از رستوران به خودروی پگی برخورد می کند و سلسله رویدادهای مرگبار آغاز میشود. البته این چند کشته فقط پیشدرآمد کشتارهای بعدی است. کشتارهایی که هر یک به نوبه خود در عین ابلهانهبودن، اجتنابناپذیر جلوه میکنند.
در فصل سوم، اگرچه شخصیتها و رویدادها به زندگی روزمره کنونی نزدیکی بیشتری دارند، تصادف همچنان محرک اصلی ماجراست. یک کینه کهنه میان دو برادر، یکی از آن دو را وامیدارد تا برای سرقت از دیگری نقشه بکشد. نقشه به بیراهه کشیده میشود و به قتل پدرخوانده یک مامور پلیس میانجامد. این قتل، بار دیگر سلسلهای از حوادث را میآفریند که در ابتدای داستان تصورناپذیر است.
این فصل Fargo، برخلاف فصول پیشین یک کمدی سیاه نیست، بلکه بیشتر به روایت یک تله مالی پیچیده میپردازد که امیت استاسی و شرکتش را درگیر میکند. او که چند پیش وامی را از یک شرکت ناشناس دریافت کرده، میکوشد که وام را بازپردازد اما فرد مرموزی به نام وارگا ناگهان پدیدار میشود و به عنوان مدیر شرکت وامدهنده به امیت اعلام میکند که وامی در میان نبوده و از این پس آنها شریک هستند. وارگا به تدریج بر همه امور چیرگی مییابد ….
در لینک زیر بیشتر بخوانید:
https://www.netflixbestshows.com/seven-best-shows/
فصل دوم Fargo، با یک کشتار تراژیک و در عین حال خندهدار آغاز میشود. یک کمدی سیاه که تماشاگر را با ناباوری میخکوب میکند. رای، پسر خانواده مافیایی گرهارد میکوشد با حضور در سر میز شام یک قاضی، او را قانع کند که رای خود را در مورد یک پرونده تغییر دهد. قاضی برای دورکردن او، به صورت و چشمان او اسپری میپاشد و رای در واکنش به قاضی و کارکنان رستوران شلیک می کند.
رای که زخمی شده در خروج از رستوران به خودروی پگی برخورد می کند و سلسله رویدادهای مرگبار آغاز میشود. البته این چند کشته فقط پیشدرآمد کشتارهای بعدی است. کشتارهایی که هر یک به نوبه خود در عین ابلهانهبودن، اجتنابناپذیر جلوه میکنند.
در فصل سوم، اگرچه شخصیتها و رویدادها به زندگی روزمره کنونی نزدیکی بیشتری دارند، تصادف همچنان محرک اصلی ماجراست. یک کینه کهنه میان دو برادر، یکی از آن دو را وامیدارد تا برای سرقت از دیگری نقشه بکشد. نقشه به بیراهه کشیده میشود و به قتل پدرخوانده یک مامور پلیس میانجامد. این قتل، بار دیگر سلسلهای از حوادث را میآفریند که در ابتدای داستان تصورناپذیر است.
این فصل Fargo، برخلاف فصول پیشین یک کمدی سیاه نیست، بلکه بیشتر به روایت یک تله مالی پیچیده میپردازد که امیت استاسی و شرکتش را درگیر میکند. او که چند پیش وامی را از یک شرکت ناشناس دریافت کرده، میکوشد که وام را بازپردازد اما فرد مرموزی به نام وارگا ناگهان پدیدار میشود و به عنوان مدیر شرکت وامدهنده به امیت اعلام میکند که وامی در میان نبوده و از این پس آنها شریک هستند. وارگا به تدریج بر همه امور چیرگی مییابد ….
در لینک زیر بیشتر بخوانید:
https://www.netflixbestshows.com/seven-best-shows/