توریست مالزی
۱۶ آذر ۱۳۹۴
عنوان کتاب : زنی که آنجا نبود “The Girl Who Wasn’t There”
نویسنده : فردیناند ون شیراک
ناشر: ۲۰۱۵, Little Brown
تعداد صفحات: ۲۲۴ صفحه
ژانر : جنایی
خلاصه داستان :
داستان کتاب با به تصویر کشیدن کودکی سباستین فون اشنبرگ، فرزند یک خانواده آلمانی آغاز میشود. خانواده سباستین زمانی بسیار ثروتمند و مرفه بوده اند اما اوضاع دیگر مانند گذشته نیست و سباستین حتی برای رفتن به یک مدرسه شبانه روزی در سوئیس به یک بورسیه تحصیلی نیاز دارد.
در اوایل داستان خواننده متوجه میشود که مادر سباستین معمولا در خانه حضور ندارد و به همین سبب نقش چندانی در زندگی سباستین بازی نمی کند . در مقابل سباستین با پدرش ارتباط نزدیکی دارد و او را مانند یک بت ستایش می کند. در یکی از تعطیلات که سباستین به دیدار خانواده اش میرود یک اتفاق غیرمنتظره سبب میشود تا تمامی عشق و علاقه او به پدرش و رشته ارتباطی او با خانواده اش از هم بپاشد و این تراژدی نقش مهمی را در سیر زندگی سباستین ایفا می کند.
در دوران جوانی سباستین به یک عکاس هنرمند و مشهور بدل میشود که عکس های بحث برانگیز و جنجالی او در نمایشگاه های برلین نمای جدیدی از حقیقت و واقعیت را به تصویر می کشد اما موضوع این عکس ها به مرور زمان تیره تر و بدبینانه تر می شود.
در سیر عجیب داستان, سباستین در اوج شهرت خود ناگهان به قتل یک زن جوان متهم میشود. همه شواهد دال بر وقوع یک جنایت سنگدلانه است اما جسد زن هیچگاه پیدا نمی شود.
در جریان تحقیقات پلیس فردی به نام “کنراد بیگلر” وکالت سباستین را به عهده میگیرد و قول می دهد تا از او دفاع کند اما خیلی زود بیگلر متوجه میشود که هیچ چیزی در مورد این پرونده و شخصیت سباستین آن چیزی نیست که در ظاهر به نظر می رسد….
نویسنده : فردیناند ون شیراک
ناشر: ۲۰۱۵, Little Brown
تعداد صفحات: ۲۲۴ صفحه
ژانر : جنایی
خلاصه داستان :
داستان کتاب با به تصویر کشیدن کودکی سباستین فون اشنبرگ، فرزند یک خانواده آلمانی آغاز میشود. خانواده سباستین زمانی بسیار ثروتمند و مرفه بوده اند اما اوضاع دیگر مانند گذشته نیست و سباستین حتی برای رفتن به یک مدرسه شبانه روزی در سوئیس به یک بورسیه تحصیلی نیاز دارد.
در اوایل داستان خواننده متوجه میشود که مادر سباستین معمولا در خانه حضور ندارد و به همین سبب نقش چندانی در زندگی سباستین بازی نمی کند . در مقابل سباستین با پدرش ارتباط نزدیکی دارد و او را مانند یک بت ستایش می کند. در یکی از تعطیلات که سباستین به دیدار خانواده اش میرود یک اتفاق غیرمنتظره سبب میشود تا تمامی عشق و علاقه او به پدرش و رشته ارتباطی او با خانواده اش از هم بپاشد و این تراژدی نقش مهمی را در سیر زندگی سباستین ایفا می کند.
در دوران جوانی سباستین به یک عکاس هنرمند و مشهور بدل میشود که عکس های بحث برانگیز و جنجالی او در نمایشگاه های برلین نمای جدیدی از حقیقت و واقعیت را به تصویر می کشد اما موضوع این عکس ها به مرور زمان تیره تر و بدبینانه تر می شود.
در سیر عجیب داستان, سباستین در اوج شهرت خود ناگهان به قتل یک زن جوان متهم میشود. همه شواهد دال بر وقوع یک جنایت سنگدلانه است اما جسد زن هیچگاه پیدا نمی شود.
در جریان تحقیقات پلیس فردی به نام “کنراد بیگلر” وکالت سباستین را به عهده میگیرد و قول می دهد تا از او دفاع کند اما خیلی زود بیگلر متوجه میشود که هیچ چیزی در مورد این پرونده و شخصیت سباستین آن چیزی نیست که در ظاهر به نظر می رسد….
