توریست مالزی
۲۳ مهر ۱۳۹۷
توریست مالزی – پاییز لااقل برای ساکنان شهرهای بزرگ ایران دیگر آن فصل نیمسرد دلپذیری نیست که قدیمترها نفیری از دلخوشیهای خیس و خنک و مطبوع داشت. دلیلش خیلی ربطی به قیمت دلار و تحریمهای آمریکا و اینطور چیزها ندارد، هرچند اینها هم بیتاثیر نیستند. دلیل اصلی در واقع آن غول سیاه و کجخلقی است که همیشه از اواسط پاییز بیدار میشود و تا آخرین روزهای زمستان جان بیشتر از ۳۳هزار ایرانی را میگیرد. فهمیدن ماجرا کار سختی نیست، بله صحبت از آلودگی هواست. برخی از مطالعات تعداد مرگها را حتی بیشتر از این میدانند چنانچه نتایج یک تحقیق نشان میدهد ۱۲.۵درصد از علل مرگ ایرانیها مربوط به آلودگی هواست.
به گزارش بی بی سی، این موضوعی است که نیمی از سال فراموش میشود. احتمالا دو یا سه هفته دیگر کارمندان تهرانی یا دانشآموزان تبریزی یا کارگران اراکی و شاید هم پرندگان اصفهانی وقتی از خواب بیدار شوند، با مه غلیظ دودگرفتهای مواجه خواهند شد که چشم و گلوی و ریه آدمهای این شهرها را میسوزاند، البته همیشه راه فراری برای پرندگان هست. یکسری از آمارها و مسئولان در شهرداریها میگویند پاییز و زمستان پرندگان شهرهای آلوده ایران به جاهای دیگر مهاجرت میکنند. از این بابت واقعا خوش به حالشان.
آدمها که نمیتوانند مهاجرت فصلی کنند باید برای جلوگیری از وخیمشدن اوضاع محیط زیستشان کاری کنند اما در ایران توجه به محیط زیست از نظر حاکمیت فعلا تبدیل به یک ماجرای نظامی، امنیتی، سیاسی و در عینحال سانتیمانتال و تجملاتی شده است که در «شرایط حساس کنونی» نه فقط غیرضروری که چه بسا به دلیل تحرکات روانی و تبلیغاتی دشمن است. اینها همان دلایلی که بسیاری از محافظهکاران در ایران را به خروج از پیمان پاریس ترغیت میکند.
آلودگی هوای پدیدهای است که از حدود ۱۵ سال پیش در تهران به صورت یک مشکل واقعی شروع شد و کمکم به شهرهای دیگر ایران سرایت کرد و حالا در دستکم ۱۰ شهر ایران به یک معضل بزرگ زیستمحیطی تبدیل شده است. در اغلب شهرها به جز چند مورد معدود مانند اراک و اهواز حرکت وسایل نقلیه موتوری عامل اصلی آلودگی هوا در کلانشهرها است. بر اساس آمارهایی که معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ارائه کرده در این شهر ۷۰درصد ذرات معلق و ۸۵درصد گازهای آلاینده را وسایل نقلیه موتوری تولید میکنند. در این بین اتوبوسها و کامیونها بزرگترین تولیدکنندگان ذرات معلق در هوا و خودروهای شخصی و موتورسیکلتهای به ویژه کاربراتوری مسئول اصلی گازهای آلایندهاند.
تعلل، بیبرنامگی و سردرگمی، دوستان آلودگی هوا
تقریبا هیچ راهکار قطعی و کاملا کارآمدی برای رفع آلودگی هوا در هیچکجای دنیا وجود دارد، حداقل تا زمانیکه خودروها با بنزین و گازوئیل حرک میکنند این آلودگی در ابعاد مختلف وجود دارد اما با همه اینها راهکارهای نسبتا کارآمدی در بسیاری از شهرهای دنیا برای کاهش آلودگی هوا به کار بسته شده که اثرات چشمگیری داشتهاند.
حالا دیگر تقریبا همه مردم درگیر با آلودگی هوا با این راهکارها آشنایند. گسترش حمل و نقل عمومی به ویژه مترو، بهبود کیفیت خودروها و بنزین، به کاربردن فیلترهای مخصوص کاهش آلودگی در اگزوزها، توسعه فضای سبز در شهرها، تشویق مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی، افزودن بر هزینههای استفاده از خودروهای شخصی، کاهش و یا قطع دریافت مالیات از خودروهای هیبریدی و راهکارهایی از این قبیل توانسته بسیاری از کلانشهرهای دنیا را حداقل برای مدتی از مشکل آلودگی هوا نجات دهد.
در ایران، مسئولان هم مانند بقیه مردم همه این راهکارها را بلدند اما تقریبا هیچکدام از آنها به کارگرفته نمیشوند. پاسخ به چرایی این تعلل احتمالا همان پاسخی است که میتوان برای همه مشکلات کشور به آن رسید. رفع آلودگی هوا به یک برنامهریزی طولانیمدت، سرمایهگذاری هنگفت دولتی، طرحهای چند مرحلهای دیربازده، همراهکردن افکار عمومی، آموزشهای همگانی و در نهایت هماهنگی گسترده بین دهها دستگاه مسئول نیاز دارد. کاری که در سیستم بوروکراتیک ناکارآمد و البته به شدت فاسد ایران بیشتر شبیه یک رویاست.
در عوض مسئولان ایران گاهی به استفاده از روشهایی که در یک کلام میتوان آنها را مضحک نامید علاقه شدیدی دارند. آذر ماه سال ۱۳۸۹ دولت وقت برای کاهش آلودگی هوای تهران از هواپیماهای آبپاش استفاده کرد که اثرگذاری آن به شدت مورد تردید است. دعوای سیاسی بین محمود احمدینژاد، رئیس دولت نهم و دهم و محمدباقر قالیباف که ۱۲ سال شهردار تهران بود هم بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران تاثیر بسزایی داشت.
احمدینژاد که پیش از قالیباف شهردار تهران بود تلاش داشت برای پایتخت منوریل بسازد اما قبل از اینکه رویایش محقق شود راهی دفتر ریاستجمهوری شد. قالیباف هم طرح منوریل را ملغی کرد. همین باعث شد، دولت بودجههای مورد نیاز مترو را که بر اساس قانون تامین ۵۰درصد آن وظیقه دولت است به شهرداری پرداخت نکند و به همین دلیل توسعه مترو در تهران به کندی پیش رفت. دولت باید ۸۲.۵درصد از هزینه خرید اتوبوسهای مورد نیاز شهر را هم به شهرداریها پرداخت میکرد که این کار را حداقل برای تهران انجام نداد. امروز از مجموع ۹ خط متروی تهران، پنج خط درونشهری و یک خط برونشهری بین تهران و کرج مشغول به کارند. از این بین خط سه و هفت با تمام ظرفیت کار نمیکنند و همه ایستگاههای این خطوط هم افتتاح نشده است.
وضعیت اتوبوسهای تهران از این هم بدتر است. پایتخت ایران حداقل به ۱۲هزار اتوبوس نیاز دارد اما به گفته پیمان سنندجی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران پارسال همین موقع ۶هزار و ۲۶۸ دستگاه اتوبوس در این شهر فعال بودند که ۷۰ درصد آن هشت سال یا بیشتر عمر دارند و فرسوده محسوب میشوند. به خاطر داشته باشیم که ۳۰درصد کل ذرات معلق تهران را اتوبوسها تولید میکنند و فرسودهبودن آنها به افزایش حجم این ذرات بسیار خطرناک میافزاید.
کیفیت خودروها و بنزین مصرفی آنها هم احتمالا نیازی به توضیح خاصی ندارد. پلیس ایران تقریبا هر سال از توقف شمارهگذاری خودروهایی که استانداردهای لازم را ندارند صحبت میکند و در نهایت همه آن خودروها با شمارهگذاری وارد خیابانها و جادههای کشور میشوند. سالانه تقریبا ۳۶۵ هزار خودرو جدید به تهران خودروهای تهران اضافه میشود. موتورسیکلتهای کاربراتوری هم که بین چهار تا هشت برابر یک خودرو آلودگی تولید میکنند هم بیهیچ ضابطهای تولید، فروخته و البته در شهرها استفاده میشوند.
تقریبا همه ساکنان کلانشهرهای ایران منتظرند تا سردی هوا کار خودش را بکند و مهدودها زندگی را برای آنها سختتر از پیش کند
قولهای امیدوارکننده اما نافرجام دولت
در این بین دولتها فقط قولهای بزرگ میدهند. اوایل آغاز به کار دولت حسن روحانی، وزیر نفت در شورای شهر حاضر شد و اعلام کرد شهرداری هر تعداد واگن که برای توسعه مترو نیاز دارند بخرد چون وزارت نفت پول آن را خواهد داد. چهار سال طول کشید تا بالاخره وزارت نفت و شهرداری توافقنامهای برای خرید هزار واگن مترو به ارزش یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان امضا کنند که از سرنوشت آن هم خبری در دست نیست.
شهرداریها میگویند بدون کمک دولت توانایی توسعه حمل و نقل عمومی را ندارند. تولید اتوبوس در ایران با مشکلات زیادی روبرو است و تقریبا شرکتهای تولیدکننده اتوبوس رو به ورشکستگی قرار دارند. واردکردن اتوبوسهای خارجی هم علاوه بر منابع ارزی به بازکردن اعتبارت اسنادی (LC) نزد بانکهای خارجی نیاز دارد که در شرایط بازگشت تحریمها تقریبا غیرممکن است.
تنها کاری که این روزها شهرداری تهران روی آن تاکید دارد، معاینه فنی خودروها است. به گفته علی پیرحسینلو، مشاور معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران از آذرماه امسال معاینه فنی برای همه خودروهای در حال حرکت در تهران اجباری میشود و دوربینهای ثبتتخلف خودروهای فاقد معاینه فنی را جریمه خواهند کرد. پیشتر هم داشتن برگه معاینه فنی برای همه خودروها الزامی بود ولی فقط در محدوده طرح ترافیک خودروها به وسیله دوربینها کنترل میشدند. شهرداری امیدوار است با این طرح ۷۰۰هزار خودرو جدید برگه معاینه فنی دریافت کنند تا شاید کمی از بار آلودگی هوا کاسته شود.
با این شرایط تقریبا همه ساکنان کلانشهرهای ایران منتظرند تا سردی هوا کار خودش را بکند و مهدودها زندگی را برای آنها سختتر از پیش کند. درست از همان لحظهای که اولین نشانههای آلودگی هوا در شهرها پدیدار میشود اظهارنظرها و قول و قرارهای مسئولان دولت و شهرداریها هم آغاز میشود. بازهم مسئولان اعلام خواهند کرد که این شرایط قابل پذیرش نیست و باید کاری کرد. تقریبا همه مدیران مرتبط و نامرتبط با آلودگی هوا در جایگاه یک منتقد تمام عیار از دستگاه خودشان و دیگران انتقاد و راهکارهایی برای کاهش آلودگی هوا پیشنهاد خواهند کرد که هرگز به کار بسته نخواهند شد. در نهایت بارها و بارها مدارس تعطیل خواهند شد و تعداد بیشتری از مردم به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست خواهند داد تا دوباره طبیعت کار خودش را بکند و هوا گرمتر شود و همه این حرفها و مشکلات به دست فراموشی سپرده شوند.
نظام برنامهریزی فرتوت، کرخت و بیرمق ایران در این سالها تقریبا هیچ گام موثری برای کاهش آلودگی هوا برنداشته است. در این شرایط و با اشتیاق بیمانند مسئولان ایرانی به اجرای طرحهای ضربتی و جهادی و بیبرنامگی ساختاری در نظام اداری و سیاسی ایران امید به کاهش آلودگی هوا احتمالا امیدی واهی خواهد بود. برخی معتقدند در این آشفتهبازار مدیریتی فقط از دست مردم کاری ساخته است تا با استفاده کمتر از خودرو به کاهش آلودگی هوا کمک کنند، کاری که با وجود کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و ارزانبودن استفاده از خودرو در ایران بعید به نظر میرسد سرانجامی داشته باشد. مجموع این شرایط باعث شده تا در سالهای اخیر بسیاری از ساکنان کلانشهرهای ایران به فکر همان کاری باشند که پرندهها انجام میدهند: «مهاجرت به جاهای خوش آب و هواتر» حالا یا داخل کشور یا اگر پول و موقیعتش باشد جایی دورتر از مرزهای ایران.
به گزارش بی بی سی، این موضوعی است که نیمی از سال فراموش میشود. احتمالا دو یا سه هفته دیگر کارمندان تهرانی یا دانشآموزان تبریزی یا کارگران اراکی و شاید هم پرندگان اصفهانی وقتی از خواب بیدار شوند، با مه غلیظ دودگرفتهای مواجه خواهند شد که چشم و گلوی و ریه آدمهای این شهرها را میسوزاند، البته همیشه راه فراری برای پرندگان هست. یکسری از آمارها و مسئولان در شهرداریها میگویند پاییز و زمستان پرندگان شهرهای آلوده ایران به جاهای دیگر مهاجرت میکنند. از این بابت واقعا خوش به حالشان.
آدمها که نمیتوانند مهاجرت فصلی کنند باید برای جلوگیری از وخیمشدن اوضاع محیط زیستشان کاری کنند اما در ایران توجه به محیط زیست از نظر حاکمیت فعلا تبدیل به یک ماجرای نظامی، امنیتی، سیاسی و در عینحال سانتیمانتال و تجملاتی شده است که در «شرایط حساس کنونی» نه فقط غیرضروری که چه بسا به دلیل تحرکات روانی و تبلیغاتی دشمن است. اینها همان دلایلی که بسیاری از محافظهکاران در ایران را به خروج از پیمان پاریس ترغیت میکند.
آلودگی هوای پدیدهای است که از حدود ۱۵ سال پیش در تهران به صورت یک مشکل واقعی شروع شد و کمکم به شهرهای دیگر ایران سرایت کرد و حالا در دستکم ۱۰ شهر ایران به یک معضل بزرگ زیستمحیطی تبدیل شده است. در اغلب شهرها به جز چند مورد معدود مانند اراک و اهواز حرکت وسایل نقلیه موتوری عامل اصلی آلودگی هوا در کلانشهرها است. بر اساس آمارهایی که معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ارائه کرده در این شهر ۷۰درصد ذرات معلق و ۸۵درصد گازهای آلاینده را وسایل نقلیه موتوری تولید میکنند. در این بین اتوبوسها و کامیونها بزرگترین تولیدکنندگان ذرات معلق در هوا و خودروهای شخصی و موتورسیکلتهای به ویژه کاربراتوری مسئول اصلی گازهای آلایندهاند.
تعلل، بیبرنامگی و سردرگمی، دوستان آلودگی هوا
تقریبا هیچ راهکار قطعی و کاملا کارآمدی برای رفع آلودگی هوا در هیچکجای دنیا وجود دارد، حداقل تا زمانیکه خودروها با بنزین و گازوئیل حرک میکنند این آلودگی در ابعاد مختلف وجود دارد اما با همه اینها راهکارهای نسبتا کارآمدی در بسیاری از شهرهای دنیا برای کاهش آلودگی هوا به کار بسته شده که اثرات چشمگیری داشتهاند.
حالا دیگر تقریبا همه مردم درگیر با آلودگی هوا با این راهکارها آشنایند. گسترش حمل و نقل عمومی به ویژه مترو، بهبود کیفیت خودروها و بنزین، به کاربردن فیلترهای مخصوص کاهش آلودگی در اگزوزها، توسعه فضای سبز در شهرها، تشویق مردم به استفاده از حمل و نقل عمومی، افزودن بر هزینههای استفاده از خودروهای شخصی، کاهش و یا قطع دریافت مالیات از خودروهای هیبریدی و راهکارهایی از این قبیل توانسته بسیاری از کلانشهرهای دنیا را حداقل برای مدتی از مشکل آلودگی هوا نجات دهد.
در ایران، مسئولان هم مانند بقیه مردم همه این راهکارها را بلدند اما تقریبا هیچکدام از آنها به کارگرفته نمیشوند. پاسخ به چرایی این تعلل احتمالا همان پاسخی است که میتوان برای همه مشکلات کشور به آن رسید. رفع آلودگی هوا به یک برنامهریزی طولانیمدت، سرمایهگذاری هنگفت دولتی، طرحهای چند مرحلهای دیربازده، همراهکردن افکار عمومی، آموزشهای همگانی و در نهایت هماهنگی گسترده بین دهها دستگاه مسئول نیاز دارد. کاری که در سیستم بوروکراتیک ناکارآمد و البته به شدت فاسد ایران بیشتر شبیه یک رویاست.
در عوض مسئولان ایران گاهی به استفاده از روشهایی که در یک کلام میتوان آنها را مضحک نامید علاقه شدیدی دارند. آذر ماه سال ۱۳۸۹ دولت وقت برای کاهش آلودگی هوای تهران از هواپیماهای آبپاش استفاده کرد که اثرگذاری آن به شدت مورد تردید است. دعوای سیاسی بین محمود احمدینژاد، رئیس دولت نهم و دهم و محمدباقر قالیباف که ۱۲ سال شهردار تهران بود هم بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران تاثیر بسزایی داشت.
احمدینژاد که پیش از قالیباف شهردار تهران بود تلاش داشت برای پایتخت منوریل بسازد اما قبل از اینکه رویایش محقق شود راهی دفتر ریاستجمهوری شد. قالیباف هم طرح منوریل را ملغی کرد. همین باعث شد، دولت بودجههای مورد نیاز مترو را که بر اساس قانون تامین ۵۰درصد آن وظیقه دولت است به شهرداری پرداخت نکند و به همین دلیل توسعه مترو در تهران به کندی پیش رفت. دولت باید ۸۲.۵درصد از هزینه خرید اتوبوسهای مورد نیاز شهر را هم به شهرداریها پرداخت میکرد که این کار را حداقل برای تهران انجام نداد. امروز از مجموع ۹ خط متروی تهران، پنج خط درونشهری و یک خط برونشهری بین تهران و کرج مشغول به کارند. از این بین خط سه و هفت با تمام ظرفیت کار نمیکنند و همه ایستگاههای این خطوط هم افتتاح نشده است.
وضعیت اتوبوسهای تهران از این هم بدتر است. پایتخت ایران حداقل به ۱۲هزار اتوبوس نیاز دارد اما به گفته پیمان سنندجی، مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران پارسال همین موقع ۶هزار و ۲۶۸ دستگاه اتوبوس در این شهر فعال بودند که ۷۰ درصد آن هشت سال یا بیشتر عمر دارند و فرسوده محسوب میشوند. به خاطر داشته باشیم که ۳۰درصد کل ذرات معلق تهران را اتوبوسها تولید میکنند و فرسودهبودن آنها به افزایش حجم این ذرات بسیار خطرناک میافزاید.
کیفیت خودروها و بنزین مصرفی آنها هم احتمالا نیازی به توضیح خاصی ندارد. پلیس ایران تقریبا هر سال از توقف شمارهگذاری خودروهایی که استانداردهای لازم را ندارند صحبت میکند و در نهایت همه آن خودروها با شمارهگذاری وارد خیابانها و جادههای کشور میشوند. سالانه تقریبا ۳۶۵ هزار خودرو جدید به تهران خودروهای تهران اضافه میشود. موتورسیکلتهای کاربراتوری هم که بین چهار تا هشت برابر یک خودرو آلودگی تولید میکنند هم بیهیچ ضابطهای تولید، فروخته و البته در شهرها استفاده میشوند.
تقریبا همه ساکنان کلانشهرهای ایران منتظرند تا سردی هوا کار خودش را بکند و مهدودها زندگی را برای آنها سختتر از پیش کند
قولهای امیدوارکننده اما نافرجام دولت
در این بین دولتها فقط قولهای بزرگ میدهند. اوایل آغاز به کار دولت حسن روحانی، وزیر نفت در شورای شهر حاضر شد و اعلام کرد شهرداری هر تعداد واگن که برای توسعه مترو نیاز دارند بخرد چون وزارت نفت پول آن را خواهد داد. چهار سال طول کشید تا بالاخره وزارت نفت و شهرداری توافقنامهای برای خرید هزار واگن مترو به ارزش یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان امضا کنند که از سرنوشت آن هم خبری در دست نیست.
شهرداریها میگویند بدون کمک دولت توانایی توسعه حمل و نقل عمومی را ندارند. تولید اتوبوس در ایران با مشکلات زیادی روبرو است و تقریبا شرکتهای تولیدکننده اتوبوس رو به ورشکستگی قرار دارند. واردکردن اتوبوسهای خارجی هم علاوه بر منابع ارزی به بازکردن اعتبارت اسنادی (LC) نزد بانکهای خارجی نیاز دارد که در شرایط بازگشت تحریمها تقریبا غیرممکن است.
تنها کاری که این روزها شهرداری تهران روی آن تاکید دارد، معاینه فنی خودروها است. به گفته علی پیرحسینلو، مشاور معاون حمل و نقل و ترافیک شهردار تهران از آذرماه امسال معاینه فنی برای همه خودروهای در حال حرکت در تهران اجباری میشود و دوربینهای ثبتتخلف خودروهای فاقد معاینه فنی را جریمه خواهند کرد. پیشتر هم داشتن برگه معاینه فنی برای همه خودروها الزامی بود ولی فقط در محدوده طرح ترافیک خودروها به وسیله دوربینها کنترل میشدند. شهرداری امیدوار است با این طرح ۷۰۰هزار خودرو جدید برگه معاینه فنی دریافت کنند تا شاید کمی از بار آلودگی هوا کاسته شود.
با این شرایط تقریبا همه ساکنان کلانشهرهای ایران منتظرند تا سردی هوا کار خودش را بکند و مهدودها زندگی را برای آنها سختتر از پیش کند. درست از همان لحظهای که اولین نشانههای آلودگی هوا در شهرها پدیدار میشود اظهارنظرها و قول و قرارهای مسئولان دولت و شهرداریها هم آغاز میشود. بازهم مسئولان اعلام خواهند کرد که این شرایط قابل پذیرش نیست و باید کاری کرد. تقریبا همه مدیران مرتبط و نامرتبط با آلودگی هوا در جایگاه یک منتقد تمام عیار از دستگاه خودشان و دیگران انتقاد و راهکارهایی برای کاهش آلودگی هوا پیشنهاد خواهند کرد که هرگز به کار بسته نخواهند شد. در نهایت بارها و بارها مدارس تعطیل خواهند شد و تعداد بیشتری از مردم به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست خواهند داد تا دوباره طبیعت کار خودش را بکند و هوا گرمتر شود و همه این حرفها و مشکلات به دست فراموشی سپرده شوند.
نظام برنامهریزی فرتوت، کرخت و بیرمق ایران در این سالها تقریبا هیچ گام موثری برای کاهش آلودگی هوا برنداشته است. در این شرایط و با اشتیاق بیمانند مسئولان ایرانی به اجرای طرحهای ضربتی و جهادی و بیبرنامگی ساختاری در نظام اداری و سیاسی ایران امید به کاهش آلودگی هوا احتمالا امیدی واهی خواهد بود. برخی معتقدند در این آشفتهبازار مدیریتی فقط از دست مردم کاری ساخته است تا با استفاده کمتر از خودرو به کاهش آلودگی هوا کمک کنند، کاری که با وجود کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و ارزانبودن استفاده از خودرو در ایران بعید به نظر میرسد سرانجامی داشته باشد. مجموع این شرایط باعث شده تا در سالهای اخیر بسیاری از ساکنان کلانشهرهای ایران به فکر همان کاری باشند که پرندهها انجام میدهند: «مهاجرت به جاهای خوش آب و هواتر» حالا یا داخل کشور یا اگر پول و موقیعتش باشد جایی دورتر از مرزهای ایران.