به گزارش اتاق بازرگانی به نقل از فاینشال تایمز، از نظر بسیاری از ناظرانی که اقتصاد کشورهای منطقه آسیای جنوب شرقی را دنبال میکنند، این روزها فقط باید از یک کشور به عنوان شریک اقتصادی همه آسهآن نام برد و آن هم چین است. برخی از دولتها در این منطقه و نیز در خارج از منطقه از این بابت ابراز نگرانی میکنند و میگویند این شرایط روی جهتگیری و آینده آسیای جنوب شرقی تاثیر غیرقابل کنترلی خواهد داشت. اما تحقیقی که توسط فایننشال تایمز روی مسئله تجارت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و گردشگری در کشورهای آسهآن انجام شده، چیز دیگری را نشان میدهد: اینکه به رغم نفوذ فزاینده و غیرقابل انکار چین، برخی کشورهای دیگر از جمله ژاپن و کره جنوبی نیز بازیگران مهمی در این عرصه باقی ماندهاند و تجارت بین آنها با کشورهای آسهآن با قدرت جریان دارد.
نقش فزاینده چین در اقتصادهای منطقه در شرایطی رخ داده که مسائلی مانند حضور نظامی این کشور در دریای چین جنوبی و نیز نفوذ این کشور در مالزی و کشورهای دیگر منطقه حساسیتهایی را برای رقبای چین به وجود آورده و همه را نسبت به نقش چین در آینده منطقه آسیای جنوب شرقی کنجکاو کرده است. تیتیان پونگسودیراک، استاد علوم سیاسی در دانشگاه چولالانگکورن بانکوک در این خصوص میگوید: «ژاپن، کره جنوبی یا حتی بازیگرانی مثل اتحادیه اروپا همواره در منطقه آسیای جنوب شرقی حضور داشته و خواهند داشت؛ اما چین در سالهای اخیر سرمایهگذاری خود را در منطقه به وضوح افزایش داده است و ظرف یک دهه آینده، این سرمایهگذاری بیشتر هم خواهد شد.»
اما چین در این راه یک رقیب قدر دارد: ژاپن که همچنان سرمایهگذار بزرگی در منطقه آسیای جنوب شرقی است. بیش از ۲۰ درصد از سرمایهای که در هفت سال اخیر در این منطقه به پروژههای گرینفیلد (پروژههایی که از صفر آغاز شدهاند) اختصاص یافته، از ژاپن نشئت گرفتهاند. هفت سال پیش (در سال ۲۰۱۰) این رقم برابر با ۱۴ درصد بود اما تا امسال، شش درصد افزایش نشان داد و به بیست درصد رسید.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در آسیای جنوب شرقی نیز با سرعت در حال افزایش است و در همین بازه زمانی، ۷ درصد افزایش نشان داده. اما هنوز هم چین تنها ۱۴ درصد از کل سرمایهگذاری خارجی در منطقه را تشکیل میدهد.
در همین میان، کشورهای ثروتمندتر مثل تایلند و مالزی بیشترین درصد سرمایهگذاری از خارج از کشورهای آسهآن را به خود جذب کردهاند. مثلا در تایلند، بیش از پنجاه درصد از سرمایههای خارجی از ژاپن و امریکا میآیند. چین بیشتر از ژاپن و امریکا در اقتصادهای فقیرتر منطقه آسیای جنوب شرقی سرمایهگذاری کرده است اما سهم آن در مقایسه با میزان سرمایهگذاری کلی کشورهای دیگر در منطقه هنوز پایین است. باید دید این سهم در آینده چه تغییری خواهد کرد.
فارغ از چین، کشورهای آسهآن اکثرا در حال تجارت با یکدیگر نیز هستند. با وجود این، تجارت حوزهای است که نفود فزاینده چین در آن را میتوان به راحتی تشخیص داد. در سال ۲۰۰۰، چین در عرصه واردات به منطقه آسیای جنوب شرقی اهمیت کمتری نسبت به ژاپن یا امریکا یا اتحادیه اروپا داشت. اما حالا چین بیش از ۲۰ درصد ارزش تمام کالاهای وارداتی به منطقه را به خود اختصاص داده است. (این رقم در سال ۲۰۰۰ تنها ۵ درصد بود.) با این اوصاف، چین حالا به بزرگترین منبع واردات منطقه تبدیل شده و حجم کالاهایی که چین به کشورهای آسهآن صادر میکند بیش از دو برابر ژاپن است.
با وجود این، حجم صادرات کشورهای منطقه به چین، تنها برابر با نیمی از تجارتی است که کشورهای آسیای جنوب شرقی با یکدیگر دارند. این حجم ظرف ۲۰ سال گذشته باثبات باقی مانده است؛ هرچند که به نظر میرسد در آینده این تعادل تغییر کند. از سوی دیگر، رشد صادرات کشورهای آسهآن به چین بیشتر شامل مواد خام بوده است. اما تجارت بین خود کشورهای آسهآن متنوعتر است و شامل غذا و نوشیدنی، سوخت و مواد شیمیایی میشود.
در همین میان، چین در زمینه اعزام گردشگر نیز در اقتصاد کشورهای آسهآن نقش مهمی ایفا کرده است. مثلا توریستهای چینی که در سال ۲۰۱۶ به تایلند سفر کردند، ۲۷ درصد از کل گردشگران در این کشور را تشکیل میدادند و این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۲ افزایش سه برابری را نشان میدهد. این مسئله در افزایش شدید تعداد پروازهای خطوط هوایی مثل ایرآسیا از چین به مقصد شهرهای جنوب شرقی آسیا نیز دیده میشود.
با این اوصاف، اختلاف نظر در مورد حاکم اقتصادی آینده آسیای جنوب شرقی همچنان به قوت خود باقی میماند. آنها که به نفوذ چین بدبین هستند میگویند این کشور به هر قیمتی سعی خواهد کرد در منطقه آسهآن به حضور گسترده ادامه دهد. اما ناظران دیگر معتقدند که چین در نقاط دیگر دنیا هم منافع زیادی را دنبال میکند و بنابراین احتمالش هست که ژاپن همچنان بتواند در منطقه آسهآن به نفوذ خود در عرصه اقتصادی ادامه دهد. هرچه باشد آینده آسهآن به همین قدرتهای اقتصادی و سرمایهگذاریهای آنها وابسته خواهد بود.